درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1401/11/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد اول: أوامر/فصل سوم : إجزاء /مطلب ششم : إجزاء ماموربه از امر خود

 

إذا عرفت هذه الأمور فتحقيق المقام يستدعي البحث و الكلام في موضعين:

الأول: أن الإتيان بالمأمور به بالأمر الواقعي أو بالأمر الاضطراري أو الظاهري أيضا يجزي عن التعبد به ثانيا لاستقلال العقل بأنه لا مجال مع موافقة الأمر بإتيان[1] المأمور به على وجهه لاقتضائه[2] التعبد به ثانيا.

نعم لا يبعد أن يقال بأنه يكون للعبد تبديل الامتثال و التعبد به ثانيا بدلا عن التعبد به أولا لا منضما إليه كما أشرنا إليه في المسألة السابقة و ذلك فيما علم أنّ مجرد امتثاله لا يكون علة تامة لحصول الغرض و إن كان وافيا به لو اكتفى به كما إذا أتى بماء أمر به مولاه ليشربه فلم يشربه بعدُ فإن الأمر بحقيقته و ملاكه لم يسقط بعد و لذا لو أهريق‌ الماء و اطلع عليه العبد وجب عليه إتيانه ثانية كما إذا لم يأت به أولا ضرورة بقاء طلبه ما لم يحصل غرضه الداعي إليه و إلا لما أوجب حدوثه فحينئذ يكون له الإتيان بماء آخر موافق للأمر كما كان له قبل إتيانه الأول بدلا عنه.

(الأوّل...): بیان مطلب ششم: إجزاء مأمور به از امر خود

بحث در مورد این است که آیا اتیان مأمور به واقعی مثل صلاة با وضو؛ یا اتیان مأمور به اضطراری مثل صلاة با تیمم و همچنین اتیان مأمور به ظاهری مثل صلاة با طهارت استصحابی، استیفاء کننده تمام مصلحت موجود در مطلوب به طلب حقیقی مولا که داعی بر طلب امر شده بود، می باشد و در نتیجه امر ساقط می گردد یا اینکه استیفاء کننده تمام مصلحت نبوده و مجزی نمی باشد لذا امر ساقط نمی گردد؟

مصنف می فرمایند: فرض بحث در ما نحن فیه این است که مأتیّ به خارجی از تمام جهات مطابق با مأمور به موجود در لسان شارع می باشد و از نگاه عقل، امکان ندارد که این عمل استیفاء کننده مصلحت موجود در مطلوب مولا نباشد و در فرض حصول مصلحت، غرض مولا از امر به این عمل تحقق یافته و ساقط می گردد.

(نعم لا یبعد...):

مصنف در ادامه در مقام توجیه بقاء امر پس از اتیان مأمور به، بحث از تبدیل امتثال به امتثال دیگر را مطرح نمودند که در گذشته به صورت مفصل ذیل مطلب یازدهم از مباحث مربوط به صیغه امر بیان شد. در گذشته بیان شد که مصنف در مسأله تبدیل امتثال قائل به تفصیل شده و می فرمایند:

اگر انجام مأمور به، علت تامه برای غرضی که مولا از امر تعقیب می کند، باشد؛ در این صورت با انجام مأمور به غرض حاصل گردیده و امر ساقط می شود و مجالی برای تبدیل امتثال اول به امتثال دوم باقی نمی ماند مثلا اینکه مولا به شخصی امر کند که برای رفع عطش، آب در دهان او بریزد و او این کار را انجام دهد و فرضا عطش مولا برطرف شده باشد، در این صورت وجهی برای تبدیل امتثال باقی نمی ماند؛

اما اگر انجام مأمور به علت تامه برای غرضی که مولا از امر تعقیب می کند، نباشد؛ در این صورت با انجام مأمور به فقط، غرض مولا حاصل نمی گردد لذا امکان تبدیل امتثال اول به امتثال دوم وجود دارد مانند اینکه مولا به دیگری امر کند که برای رفع عطش آب بیاورد؛ در این صورت اگر هنوز مولا آب را ننوشیده باشد، عبد می تواند آب دیگری که بهتر است بیاورد لذا می بینیم که اگر آب ریخته شود و عبد اطلاع پیدا کند بر او لازم است،

نعم فيما كان الإتيان علة تامة لحصول الغرض فلا يبقى موقع للتبديل كما إذا أمر بإهراق الماء في فمه لرفع عطشه فأهرقه بل لو لم يعلم أنه من أيّ القبيل فله التبديل باحتمال أن لا يكون علة فله إليه سبيل و يؤيد ذلك بل يدل عليه ما ورد من الروايات في باب إعادة من صلّى فرادى‌ جماعة و أنّ الله تعالى يختار أحبهما إليه.

آب دیگری بیاورد و این نشان دهنده آن است که آوردن آب به تنهایی، علت تامه برای حصول غرض نمی باشد و گرنه وجهی برای لزوم اطاعت در مرتبه دوم وجود نداشته است.

(بل لو لم یعلم...):

علاوه بر دو قسم مذکور مصنف در ما نحن فیه به قسم دیگری نیز اشاره می نمایند و آن اینکه اگر دانسته نشود که انجام مأمور به، علّت تامه برای تحقق غرض مولا است یا خیر و در این زمینه شک وجود داشته، باز هم مجال برای تبدیل امتثال وجود دارد.

(یؤیّد...):

مصنف در پایان در مقام تأیید و بلکه استدلال بر جواز تبدیل امتثال در فرض مذکور به روایتی استناد می نمایند که بر جواز اعاده نماز فرادا به صورت جماعت دلالت دارد و اینکه خداوند متعال یختار أحبهما إلیه.

توضیح مطلب این است که اگر در تمام موارد و مصادیق، اتیان مأمور به باعث سقوط امر گردد و امکان امتثال بعدی وجود نداشته باشد، نباید در روایت مذکور امکان امتثال صلاة به صورت جماعت بعد از اتیان آن به صورت فرادا وجود داشته باشد لذا روایت مذکور شاهد و بلکه دلیل بر آن است که در بعضی از موارد اتیان مأمور به به تنهایی، باعث سقوط امر نگردیده و امکان امتثال جدید (تبدیل الامتثال) وجود دارد.

 


[1] متعلّق به «موافقة».
[2] متعلّق به «مجال».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo