درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1401/10/14

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد اول:أوامر/فصل دوم:صیغةأمر /مطلب یازدهم:امتثال بعد از امتثال

 

تنبيه:

لا إشكال بناء على القول بالمرة في المتثال و أنه لا مجال للإتيان بالمأمور به ثانيا على أن يكون أيضا به الامتثال فإنه من الامتثال بعد الامتثال.

(تنبیه...): بیان مطلب یازدهم: دلالت صیغه امر بر امتثال بعد از امتثال

بحث در مورد این است که اگر امری از مولا صادر شود، از سه حالت خارج نمی باشد:

یا قرینه ای بر اراده وحدت ایجادی و یا وحدت وجودی دلالت دارد؛ در این صورت باید در جهت امتثال امر، یک فرد در یک مرتبه اتیان گردد مانند تیمّم که در ادله مشروعیّت آن، قید مرّه واحده در مسح اعضاء وارد شده است لذا مصنّف می فرمایند: «لا إشکال بناءً علی القول بالمرّة فی الامتثال و أنّه لا مجال للإتیان بالمأمور به ثانیا علی أن یکون أیضا به الامتثال فإنّه من الامتثال بعد الامتثال»

به عبارت دیگر در فرض مذکور با انجام عمل در مرتبه اول، قطعا امتثال حاصل می گردد و قطعا امر ساقط می گردد لذا وجهی برای آوردن عمل در مرتبه دوم به عنوان امتثال مأمور به وجود ندارد و بلکه جایز نمی باشد چون اثبات مأمور به با قید مرّه واحده به معنای «بشرط لا» بوده و اتیان در مرتبه ثانی را نفی می نماید.

و یا قرینه ای بر اراده تعدّد ایجادی و یا تکثّر وجودی دلالت دارد؛ در این صورت اگر مقدار تعدّد یا تکثّر، معیّن شده باشد، باید به همان مقدار مأمور به تکرار شود مثل خصال کفّاره و اگر مقدار خاصّی معیّن نشده باشد، باید مکلّف مأمور به را به مقداری که عرفا توان دارد، تکرار نماید.

به عبارت دیگر در فرض مذکور مأمور به به صورت بشرط شیء یعنی بشرط تکرار بیان شده است لذا بر مکلّف لازم است به گونه ای عمل نماید که از عهده اشتغال یقینی مذکور خارج گردد و تنها راه برای خروج از اشتغال یقینی مذکور این است که مأمور به را در طول عمر به مقداری که توانایی دارد انجام دهد.

و اما اگر هیچ قرینه ای بر اراده مرّه واحده یا اراده تعدّد و تکثّر وجود نداشته باشد؛ در این صورت اگر مولا درصدد بیان نباشد بلکه درصدد اهمال و اجمال از این ناحیه باشد، ما نمی توانیم به اطلاق کلام ایشان تمسّک نماییم، بلکه باید برای تعیین وظیفه عملیّه مکلّف به اصول عملیه مراجعه نماییم و بعضی[1] گفته اند: اصل برائت از زائد جاری می گردد ولی اگر در مقام بیان باشد، یقینا با اولین ایجاد مأمور به، ذیل یک فرد و یا چند فرد، امتثال امر صورت گرفته و تکرار ایجاد آن لازم نخواهد بود و لکن سخن و بحث در مورد این است که اگر مکلّف بخواهد چند امتثال پی در پی انجام دهد و یا بخواهد امتثال انجام گرفته را به امتثال جدیدی که فرضا بهتر از امتثال سابق است، تبدیل نماید، آیا امکان امتثال بعد از امتثال وجود دارد یا اینکه شرعا جایز نمی باشد؟

به عبارتی آیا اطلاق صیغه امر در فرض مذکور دلالت بر لزوم اقتصار بر یک امتثال و عدم جواز امتثال بعد از امتثال دارد یا اینکه چنین دلالتی نداشته و نهایتا دلالت بر لزوم اتیان فرد یا افراد دارد ولی نسبت به جواز اتیان در مراحل دیگر یا عدم جواز آن ساکت بوده و سخنی ندارد؟

بیان چند فائده:

1) همان طور که بعضی از شارحین تصریح نموده اند غرض از این بحث در واقع بیان ثمره مسأله مرّه و تکرار می باشد به این صورت که مطابق مبنای قائلین به مرّه و همچنین قائلین به تکرار، نزاع مذکور جاری نمی شود چون بنابر قول به مرّه قطعا امتثال بعد از امتثال جایز نمی باشد و بنا بر قول به تکرار امتثال جایز بوده و بلکه لازم است و اما بنابر نظریه مصنّف که قائل به عدم دلالت صیغه امر به لحاظ هیئت و ماده بر مرّه و تکرار بودند، نزاع ما نحن فیه جاری گردیده و بستر برای امتثال بعد از امتثال فراهم می باشد لذا اگر مانعی وجود نداشته باشد، امتثال بعد از امتثال جایز بوده و بلکه در بعضی از موارد پسندیده خواهد بود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo