درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه

1401/07/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقصد اول : أوامر/فصل اول : مادة امر /مطلب اول :معنای لفظ امر(جلسه سوم)

 

و لا يخفى أنّ عدّ بعضها من معانيه من اشتباه المصداق بالمفهوم ضرورة أنّ الأمر في «جاء زيد لأمر» ما استعمل في معنى الغرض بل اللام قد دل على الغرض نعم يكون مدخوله مصداقه فافهم و هكذا الحال في قوله‌ تعالى:‌ «فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا» يكون مصداقا للتعجب لا مستعملا في مفهومه و كذا في الحادثة و الشأن.

(و لا یخفی...):

مصنّف در بحث از جهت اوّل یعنی معنای لفظ «أمر» در مجموع پنج مطلب را ذکر می کنند که ابتدا خلاصه ای از این مطالب بیان می گردد و سپس هر مطلب را به صورت مستقلّ دنبال می نمائیم؛

مطلب اول اینکه: برای لفظ «أمر» معانی متعدّدی مانند طلب، شأن، فعل، فعل عجیب، شیء، حادثه و غرض ذکر شده است و لکن بعضی از این معانی در حقیقت مصادیق معنای لفظ «أمر» می باشند و شمردن آنها در ردیف معانی لفظ «أمر» از باب خلط و اشتباه مصداق با مفهوم است.

مطلب دوم اینکه: از بیاناتی که مطرح کردیم روشن می شود که ادعای صاحب فصول مبنی بر اینکه لفظ «أمر» حقیقت در معنای شأن و طلب است، صحیح نمی باشد.

مطلب سوّم اینکه: بعید نیست که ما بگوئیم لفظ «أمر» حقیقت در دو معنا می باشد: یکی معنای مطلق طلب و دیگری معنای شیء.

مطلب چهارم اینکه: مصنّف مانند صاحب فصول و بعضی دیگر از علمای علم اصول قائل به تفکیک بین معنای لغوی و معنای اصطلاحی «أمر» می باشند و می فرمایند: معانی مذکور و اختلاف مذکور در معنای لغوی و عرفی لفظ «أمر» وجود دارد ولی در مورد معنای اصطلاحی آن اختلافی وجود نداشته و نقل اتفاق شده است که لفظ «أمر» در اصطلاح، حقیقت در قول مخصوص یعنی صیغه «إفعل» است و بکارگیری آن در معانی دیگر مجاز است.

مطلب پنجم اینکه: بحث از معنای اصطلاحی لفظ «أمر» مفید فائده نمی باشد چون لفظ «أمر» باید بر معنای لغوی و عرفی آن حمل شود نه معنای اصطلاحی آن و در زمینه معنای لغوی و عرفی آن هیچ دلیلی بر اشتراک لفظی یا معنوی یا قرار دادن دو یا چند معنا به صورت حقیقی و معانی دیگر به صورت مجازی وجود ندارد و در مقام استعمال باید حمل گردد بر معنایی که ظهور در آن دارد و بعید نیست که لفظ «أمر» ظهور در معنای طلب داشته باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo