درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1401/04/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه/مقدمه سیزدهم /مطلب سیزدهم؛لزوم مغایرت بین مبدأ و ذات

 

الرابع: لا ريب في كفاية مغايرة المبدأ مع ما يجري المشتق عليه مفهوما و إن اتحدا عينا و خارجا فصدق الصفات مثل العالم و القادر و الرحيم و الكريم إلى غير ذلك من صفات الكمال و الجلال عليه تعالى على ما ذهب إليه أهل الحق من عينيّة صفاته يكون على الحقيقة فإنّ المبدأ فيها و إن كان عين ذاته تعالى خارجا إلّا أنّه غير ذاته تعالى مفهوما.

(الراب..): مطلب سیزدهم؛ لزوم مغایرت بین مبدأ و ذات

همان طور که بیان شد در حمل حقیقی مشتقّ بر ذات، باید بین مشتقّ و ذات یعنی موضوع و محمول به جهتی از جهات، مغایرت وجود داشته باشد تا اینکه حمل الشیء علی نفسه و لغویّت لازم نیاید کما اینکه لازم است بین آن دو به جهتی از جهات، اتحاد وجود داشته باشد چون حمل مباین بر مباین صحیح نبوده و مورد پذیرش عرف واقع نمی گردد. در ما نحن فیه این مطلب پیگیری می گردد که برای حصول مغایرت، آیا مغایرت مفهومی بین ذات و مبدأ کفایت می کند یا اینکه علاوه بر مغایرت مفهومی، مغایرت خارجی نیز لازم می باشد؟

بعضی مانند صاحب فصول گفته اند: برای مغایرت و در نتیجه حمل حقیقی مشتقّ از آن مبدأ بر ذات دو امر لازم است: یکی اینکه بین مبدأ و ذات، مغایرت مفهومی باشد مانند ذات زید و قیام و دیگر اینکه بین مبدأ و ذات، مغایرت وجودی هم باشد به این معنا که هر کدام از آنها ما بإزاء وجودی مستقل داشته باشند، نهایتا وجود ذات، محلّ و موضوع برای وجود مبدأ قرار می گیرد مانند ذات زید و قیام که هر کدام وجود خاصّی دارند، نهایتا قیام حقیقتی است که به اعتبار عرض بودن، نحو وجودش، وجود قائم به موضوع و ذات است.

بنابراین در حمل مشتقّ بر ذات به صورت حمل حقیقی علاوه بر تغایر مفهومی بین مبدأ و ذات، تغایر خارجی آنها نیز لازم است.

براساس این نظریه حمل حقیقی صفات باری تعالی مانند عالم، قادر و کریم بر ذات الهی با مشکل مواجه خواهد شد چون مبادی این صفات یعنی علم، قدرت و کرم اگرچه ممکن است از حیث مفهومی غیر از مفهوم ذات باشند ولی هر یک از این مبادی مطابق با قول حقّ، با ذات الهی عینیّت دارند کما اینکه خود آنها نیز عین یکدیگر می باشند. به همین جهت صاحب فصول حمل حقیقی اوصاف مذکور را بر ذات الهی نفی می کند و دو راهکار در مقام تصحیح این حمل ارائه می دهد:

راهکار اول این است که گفته شود: اوصافی که در آیات و روایات بر ذات خداوند متعال حمل می شوند از معنای حقیقی خودشان نقل داده شده اند به معنای دیگری که با آن معنا، مبدأ این مشتقّات عینیّت وجودی با ذات خداوند متعال ندارند لذا ملاک حمل حقیقی یعنی تغایر وجودی حاصل می گردد.

راهکار دوم این است که بگوییم این اوصاف به معنای حقیقی خودشان هستند و به همان معانی حمل بر ذات می شوند ولکن حمل آنها بر ذات حقیقی نمی باشد چون که معیار حمل حقیقی یعنی وجود تغایر خارجی بین موضوع و محمول به لحاظ مبدأ

و منه قد انقدح ما في الفصول من الالتزام بالنقل‌ أو التجوز في ألفاظ الصفات الجارية عليه تعالى بناء على الحق من العينية لعدم المغايرة المعتبرة بالاتفاق‌ و ذلك لما عرفت من كفاية المغايرة مفهوما و لا اتفاق على اعتبار غيرها إن لم نقل بحصول الاتفاق على عدم اعتباره كما لا يخفى و قد عرفت ثبوت المغايرة كذلك بين الذات و مبادي الصفات.

اشتقاقی محمول بین ذات الهی و اوصاف مذکور، وجود ندارد.

فائده:

البته با مراجعه به عبارات صاحب فصول[1] ذیل تنبیه سوم ایشان فقط راهکار اول را بیان می نمایند و هیچ اشاره ای به راهکار دوم یعنی مسأله تجوّز ندارند. ایشان در این زمینه می فرمایند: «فالوجه التزام وقوع النقل فی تلک الألفاظ بالنسبة إلیه تعالی...» به همین جهت محقّق خوئی «ره» در این زمینه می فرمایند: «إنّ صاحب الفصول قد التزم فی الصفات العلیا و الأسماء الحسنی الجاریة علیه تعالی بالنقل و التجوّز»[2] یعنی عبارت «التجوّز» را با «واو» بر «النقل» عطف نموده که ظهور در یک راهکار دارد بخلاف محقّق خراسانی و بعضی دیگر مانند صاحب منتقی الاصول[3] که عبارت را با «أو» عطف نموده و ظهور در دو راهکار دارد.

مصنّف می فرمایند: همان طور که بیان شد در تحقّق حمل باید از جهتی اتّحاد و از جهتی مغایرت باشد و لکن برای حصول مغایرت، وجود مغایرت خارجی بین مبدأ و ذات لازم نیست و مغایرت مفهومی بین آن دو کفایت می کند به همین جهت حمل صفات کمالیه خداوند متعال بر ذات الهی به لحاظ عینیّت آن ها با ذات، با مشکل مواجه نمی شود چون ولو اینکه مبدأ در هر یک از این اوصاف از نظر خارجی عین ذات خداوند متعال می باشند و امری زائد بر ذات نمی باشند و لکن قطعا از نظر مفهومی غیر از ذات الهی می باشند و برای حصول صحّت حمل همین مقدار یعنی تغایر مفهومی کفایت می کند و هیچ وجهی برای اعتبار تغایر خارجی، علاوه بر تغایر مفهومی وجود ندارد و بلکه با مراجعه به عبارات علماء در می یابیم که کفایت تغایر مفهومی برای صحّت حمل مورد اتفاق آنها می باشد.


[3] ج1، ص360.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo