درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1401/02/07

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه/مقدمه دوازدهم /بیان سه نقد بر مدعای دوم صاحب معالم

 

و التثنية و الجمع و إن كانا بمنزلة التكرار في اللفظ إلا أن الظاهر أن اللفظ فيهما كأنه كرر و أريد من كل لفظ فرد من أفراد معناه لا أنه أريد منه معنى من معانيه فإذا قيل مثلا: «جئني بعينين» أريد فردان من العين الجارية لا العين الجارية و العين الباكية

و التثنية و الجمع في الأعلام إنما هو بتأويل المفرد إلى المسمى بها؛

مقدّمه: در رابطه با نظریه صاحب معالم نسبت به مسأله استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد گفته شد که بیان ایشان مشتمل بر دو مدعا می باشد: مدعای اول، مجازی بودن استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد در فرض مفرد بودن لفظ است که در جلسه گذشته مورد بررسی قرار گرفت و اما مدعای دوم ایشان که حقیقی بودن استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد در فرضی است که لفظ مد نظر تثنیه یا جمع باشد، در این جلسه مورد بررسی قرار می گیرد.

(و التثنیة و الجم..):نقد اول بر مدّعای دوم صاحب معالم

تثنیه و جمع در قوّه تکرار لفظ می باشند ولی نه هر تکراری بلکه تکرار دو فرد از یک حقیقت نه تکرار دو فرد از دو حقیقت.

توضیح مطلب این است که اگرچه تثنیه و جمع به منزله تکرار لفظ می باشند ولی مستعمل فیه در آنها معانی متعدّد نمی باشد تا از قبیل استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد به حساب آیند بلکه مستعمل فیه در آنها معنای واحد بوده و تثنیه و جمع صرفا دلالت بر تعدّد افراد از همین معنای واحد دارند؛ به عبارت دیگر علامت تثنیه و جمع دلالت بر تعدّد معنای مدخول خود ندارند بلکه دلالت بر تعدّد افراد معنایی دارند که از مدخول آنها یعنی لفظ مفرد اراده شده است مثلا وقتی مولا می گوید: «جئنی بعینین» اگر مراد از مدخول علامت تثنیه یعنی لفظ مفرد، طلا بوده باشد، تثنیه به معنای اراده دو فرد از افراد طلا می باشد، نه به معنای اراده دو معنا از معانی لفظ عین مثل طلا و چشمه.

(و التثنیة و الجمع فی الأعلام...):

این عبارت استیناف بیانی و پاسخ به سؤال مقدّر می باشد و گویا درصدد این است که یکی از ادلّه و مؤیّدات صاحب معالم را باطل نماید و آن اینکه اگر گفته شود لازمه این اشکال آن است که اعلام شخصیه، تثنیه و جمع بسته نشوند زیرا همان طور که بیان شد در تثنیه و جمع دلالت بر دو یا چند فرد از معنای واحد اراده شده است نه دو یا چند معنا از معانی لفظ واحد در حالی که اعلام شخصیه برخوردار از یک فرد بوده نه دو یا چند فرد با اینکه می بینیم اعلام شخصیه نیز تثنیه و جمع بسته می شوند و این نشان دهنده آن است که در تثنیه و جمع می تواند دو یا چند معنا از معانی لفظ اراده شود با این وجود چگونه شما می گویید در تثنیه و جمع دو یا چند فرد از معنای واحد اراده می شود نه دو یا چند معنا از معانی لفظ؟

در پاسخ گفته می شود: در تثنیه و جمع اعلام شخصیه مانند زیدین، مدخول علامت تثنیه و جمع مانند زید در معنای موضوع له خود استفاده نشده است زیرا واضح است که اعلام شخصیه برای معانی جزئیه وضع شده اند و یک فرد بیشتر نداشته و نمی توانند تثنیه وجمع بسته شوند بلکه در اعلام شخصیه مدخول علامت تثنیه و جمع در معنای مجازی مانند «المسمّی بزید» بکار گرفته شده است و غرض از تثنیه و جمع نیز بیان دو یا چند فرد از افرادی است که مسّمای به آن لفظ مفرد می باشند.

مع أنه لو قيل بعدم التأويل و كفايةِ الاتحاد في اللفظ في استعمالهما حقيقة بحيث جاز إرادة عين جارية و عين باكية من تثنية العين حقيقة لما كان هذا من باب استعمال اللفظ في الأكثر لأن هيئتهما إنما تدل على إرادة المتعدد مما يراد من مفردهما فيكون استعمالهما و إرادة المتعدد من معانيه استعمالهما في معنى واحد كما إذا استعملا و أريد المتعدد من معنى واحد منهما كما لا يخفى.

نعم لو أريد مثلا من «عينين» فردان من الجارية و فردان من الباكية كان من استعمال العينين في المعنيين إلا أن حديث التكرار لا يكاد يجدي في ذلك أصلا؛ فإن فيه إلغاء قيد الوحدة المعتبرة أيضا؛ ضرورة أن التثنية عنده إنما يكون لمعنيين أو لفردين بقيد الوحدة و الفرق بينهما و بين المفرد إنما يكون في أنه موضوع للطبيعة و هي موضوعة لفردين منها أو معنيين كما هو أوضح من أن يخفى.

بنابراین در اعلام شخصیه نیز مدخول تثنیه و جمع در یک معنا یعنی مسمّای به لفظ مفرد استعمال شده و دلالت بر دو یا چند فرد از افراد آن معنای واحد دارند لذا اینکه تثنیه و جمع در اعلام شخصیه نیز وجود دارد نه می تواند به عنوان دلیل بر جواز اراده دو یا چند معنا از معانی لفظ مفرد باشد و نه می تواند به عنوان شاهد و مؤیّد باشد.

(مع أنّه لو قیل...): نقد دوّم بر مدعای دوّم صاحب معالم

بر فرض که تثنیه و جمع در قوّه تکرار دو فرد از دو حقیقت باشند، این استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد نمی باشد چون که معنای تثنیه و جمع دو یا بیشتر از آن می باشد.

توضیح مطلب این است که بر فرض پذیرفته شود علامت تثنیه و جمع صرفا دلالت بر تعداد افراد معنای مدخول آنها یعنی لفظ مفرد، ندارد، بلکه هم می تواند دلالت بر تعدّد افراد معنای مدخول آنها یعنی لفظ مفرد داشته باشد و هم می تواند دلالت بر تعدّد معنای مدخول خود یعنی لفظ مفرد داشته باشد؛ گفته می شود در این فرض نیز به لحاظ آنکه تثنیه و جمع به منزله تکرار لفظ می باشند، استعمال آنها چه در دو یا چند فرد از افراد معنای واحد و چه در دو یا چند معنای متعدّد که از هرکدام آنها تنها یک فرد اراده شده است، از باب استعمال لفظ واحد در اکثر از معنای واحد نیست، بلکه از قبیل استعمال چند لفظ متعدّد در چند معنای مختلف بوده و خارج از محلّ نزاع می باشد لذا جایی برای بحث از نحوه استعمال تثنیه و جمع در اکثر از معنای واحد که آیا به نحو حقیقی می باشد یا مجازی، باقی نمی ماند.

(نعم لو اُرید...): نقد سوّم بر مدعای دوّم صاحب معالم

بر فرض که استعمال در اکثر از معنای واحد باشد، این استعمال، مجازی می باشد نه حقیقی.

توضیح مطلب این است که بر فرض پذیرفته شود متکلّم، تثنیه و جمع را که به منزله تکرار لفظ مفرد می باشد، هم در دو معنای مختلف استعمال نموده باشد و هم دو فرد از هر معنا را اراده کرده باشد، مثلا بگوید: «جئنی بعینین» و تثنیه را در دو معنای چشم و طلا استفاده نموده و دو فرد از چشم و دو فرد از طلا را اراده کرده باشد، این استعمال از باب استعمال لفظ در اکثر از معنای واحد می باشد و لکن نازل منزله تکرار لفظ بودن تثنیه و جمع، نمی تواند مصحّح استعمال حقیقی آنها در اکثر از معنای واحد باشد بلکه این استعمال نیز مانند استعمال لفظ مفرد در اکثر از معنای واحد، استعمال مجازی بوده و نیازمند الغاء قید وحدت می باشد که مطابق مبنای شما در معنای موضوع له دخیل می باشد و نهایت تفاوت تثنیه وجمع با مفرد در این می باشد که در مفرد دو یا چند معنا بدون لحاظ تعدّد افراد آنها وجود دارد ولی در تثنیه و جمع با فرض مذکور علاوه بر تعدّد معنا، تعدّد افراد آن معانی نیز وجود دارد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo