درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/12/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه(مقدمه دهم)/بیان دلیل دوم : عدم صحّت صلب و نقد آن / بیان فائدة

 

و منها عدم صحة السلب عن الفاسد

و فيه منع لما عرفت.

مقدّمه: اولین دلیل از ادلّه قول اعمّی تبادر بود که مورد پذیرش مصنّف و بسیاری دیگر از اصولیّون واقع نگردید. در این جلسه دومین دلیل برای قول اعمّی یعنی استدلال به عدم صحّت سلب الفاظ عبادات از فاسد مطرح گردیده و مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.

(و منها عدم صحّة السلب عن الفاسد)

بیان دلیل دوم: عدم صحّت سلب

یکی دیگر از ادله قائلین به وضع الفاظ شرعی برای معنای اعمّ مانند دلیل قائلین به وضع این الفاظ برای خصوص معنای صحیح مسأله صحّت سلب و عدم صحّت سلب می باشد. همان طور که بیان شد یکی از ادلّه قائلین به وضع الفاظ شرعیه برای معنای صحیح، صحّت سلب این الفاظ از افراد فاسد بوده است؛ در مقابل قائلین به وضع الفاظ شرعیه برای معنای اعم، ادعای عدم صحّت سلب این الفاظ از افراد فاسد نموده اند.

توضیح استدلال مذکور این است که سلب الفاظ شرعیه مانند لفظ «صلاة» از افراد فاسد و افرادی که برخوردار از تمام اجزاء و شرائط نمی باشند، نیکو و مطابق با ذوق سلیم نمی باشد و همان طور که در بحث از علائم حقیقت و مجاز بیان شد، عدم صحّت سلب دلیل برآن است که آن معنا از افراد حقیقی می باشد و از طرفی اتفاق نظر وجود دارد که الفاظ شرعیه حقیقت در افراد فاسد فقط نمی باشند لذا نتیجه گرفته می شود که عدم صحّت سلب از افراد فاسد، دلیل بر این است که الفاظ شرعیه برای معنای اعمّ و جامع وضع شده اند که افراد فاسد را نیز شامل می شوند.

به عبارتی در مورد شمول الفاظ شرعیه نسبت به افراد صحیح و صدق این الفاظ بر افراد صحیح به صورت حقیقی بحثی وجود ندارد و همه بالاتفاق قائل به آن می باشند و بحث و نزاع در مورد شمول این الفاظ نسبت به افراد فاسد و صدق حقیقی این الفاظ بر افراد فاسد می باشد لذا بعد از جاری نمودن حمل و حصول این نتیجه که سلب این الفاظ از افراد فاسد نیز صحیح نمی باشد به این نتیجه می رسیم که الفاظ مذکور برای معنای عامّ و معنای جامع وضع شده اند.

(و فیه منع لما عرفت)

نقد دلیل دوم:

مصنّف می فرمایند همان طور که در گذشته بیان شد سلب این الفاظ از فاسد صحیح می باشد ولو اینکه استعمال آنها در افراد فاسد به صورت مسامحه یا از باب تنزیل و یا از باب عنایت و مجاز صحیح می باشد بنابراین ادعای مذکور قابل پذیرش نمی باشد.

فائده: همان طور که در گذشته بیان شد استدلال به تبادر یا استدلال به صحّت سلب یا عدم صحّت سلب، ادلّه ای برهانی

نمی باشند بلکه ادلّه ای وجدانی می باشند لذا می بینیم که هردو طرف نسبت به مدّعای خود ادعای تبادر نموده و از مسأله صحّت سلب و عدم صحّت سلب استفاده می نمایند.

البته در ما نحن فیه یک مطلب قابل بیان می باشد که می تواند در بحث از تبادر و مسأله صحّت سلب و عدم صحّت سلب، مؤثّر واقع گردد و کارایی داشته باشد و آن اینکه مطالب نبیّ مکرّم اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) در طول تاریخ سینه به سینه و بدون هیچ وقفه ای برای ما نقل شده است لذا اگر امروز در زمان ما روایتی از روایات که مشتمل بر الفاظ مذکور می باشد ظهور در معنایی مانند معنای اعم و جامع دارد این اطمینان نفسانی و علم عرفی برای ما حاصل می شود که در گذشته نیز به همین کیفیّت بوده است و اگر کسی ادعا نماید که این الفاظ در گذشته در معنای دیگری به کار گرفته می شده اند او باید دلیل بر ادعای خود اقامه نماید.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo