درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه(مقدمه دهم)/بیان تصویر سوّم /بیان فائدة

 

ثالثها أن يكون وضعها[1] كوضع الأعلام الشخصية كزيد فكما لا يضر في التسمية فيها[2] تبادل الحالات المختلفة من الصغر و الكبر و نقص بعض الأجزاء و زيادته كذلك فيها[3] .

و فيه أن الأعلام إنما تكون موضوعة للأشخاص و التشخّص[4] إنما يكون بالوجود الخاص و يكون الشخص حقيقة باقيا ما دام وجوده باقيا و

مقدّمه: مصنّف در ادامه بحث از تصویر قدر جامع بنا بر قول اعمّی، به ذکر تصویر سوّم می پردازند و این تصویر را نیز مانند دو تصویر گذشته مبتلا به ایراد دانسته و مورد نقد قرار می دهند.

(ثالثها...): بیان تصویر سوّم

قدر جامع سوّم که برای قائلین به وضع الفاظ عبادات و معاملات و مانند آنها برای معنای اعمّ، ذکر شده است وضع این الفاظ مانند وضع اعلام شخصیّه می باشد به این معنا که اگرچه وضع اعلام شخصیّه از نوع وضع خاصّ و موضوع له خاصّ می باشد و وضع اسماء مذکور مانند لفظ «صلاة» از نوع وضع عام و موضوع له عامّ می باشد ولی تمام آنها در یک جهت مشترک می باشند و آن اینکه تمام آنها برای یک حقیقت واحده وضع شده اند و این حقیقت واحده دارای ذات واحدی است و اختلافات حالات، اختلافات عوارض است و اختلافات در عوارض، اختلاف در ذات را در پی ندارد. مثلا ذات «صلاة» یک شکل خاصّی می باشد که در تمام افراد آن ثابت است لذا لفظ «صلاة» برای همان ذات واحد وضع شده است و اختلافات حالات هیچ تأثیری در ذات و حقیقت آن نداشته و در صدق و عدم صدق آن عنوان تأثیری ندارد کما اینکه لفظ «زید» برای ذات زید و حقیقت آن وضع شده است و اختلافاتی که در زندگی زید بر او عارض می شود مانند سلامتی و مریضی، کامل العضو و ناقص العضو بودن، صغر و کبر و مانند آنها هیچ تأثیری در ذات زید و حقیقت او نداشته و همچنین هیچ تأثیری بر صدق و عدم صدق لفظ «زید» ندارد.

خلاصه آنکه بنابر تصویر مذکور الفاظ عبادات و معاملات مانند لفظ «صلاة»، لفظ «حجّ»، لفظ «بیع» و لفظ «اجاره» و مانند آنها برای یک حقیقت واحده ای وضع شده اند که همان حقیقت واحده به عنوان قدر جامع بین تمام افراد آنها به حساب می آید و مطابق تصویر مذکور تغییراتی که در حالات، عوارض و کیفیّات آن افراد حاصل می گردد هیچ تأثیری در آن حقیقت واحده و صدق عنوان و همچنین مسمّی، ندارد.

(و فیه ...)

محقّق خراسانی «ره» مانند مرحوم شیخ انصاری و بعضی دیگر از علماء مانند محقّق عراقی «ره» قدر جامع مذکور را نپذیرفته و می فرمایند: قیاس ما نحن فیه به وضع الفاظ در اعلام شخصیه، قیاس مع الفارق است چون در مسمّای اعلام شخصیّه یک امر

إن تغيرت عوارضه من الزيادة و النقصان و غيرهما من الحالات و الكيفيات فكما لا يضر اختلافها[5] في التشخص لا يضر اختلافها في التسمية و هذا بخلاف مثل ألفاظ العبادات مما كانت موضوعة للمركبات و المقيدات و لا يكاد يكون موضوعا له إلا ما كان جامعا لشتاتها و حاويا لمتفرقاتها كما عرفت في الصحيح منها.

ثابت و پایدار وجود دارد لذا اسم برای همان امر ثابت و پایدار قرار داده شده است به همین جهت تغییر در حالات، کیفیّات و عوارض هیچ تأثیری در مسمّی و همچنین صدق و عدم صدق اسم ندارد و لکن در ما نحن فیه چنین امری وجود ندارد بلکه همان طور که بیان شد عبادتی مانند «صلاة» از جمله ماهیّات اعتباری و مخترعه از جانب شارع مقدّس بوده که برخوردار از افراد و حالات مختلف می باشد و تا زمانی که یک امر ثابت و پایداری که تمام افراد مذکور ذیل آن جمع شوند وجود نداشته باشد ما نمی توانیم بگوئیم تغییر حالات، کیفیّات و عوارض باعث تغییر در مسمّی و همچنین صدق و عدم صدق لفظی مانند «صلاة» نمی شود.

محقّق عراقی «ره» در مقام نقد تصویر مذکور می فرماید: «و علی الثالث بمنع المقایسة المزبورة للفرق الواضح بین المقامین فإنّه فی الأعلام الشخصیّة یکون فی البین شیء محفوظ فی جمیع تلک الحالات المتبادلة المختلفة لا تغیّر فیه و لا تبدّل و هو الموجود الشخصیّ و التشخّص الخاصّ الّذی به قوام شخصیّته و هذا بخلاف المقام حیث أنّه لا یکون فی البین ما یجمع شتات تلک المختلفات مع ترکّبها من المقولات المتعدّدة المختلفة إلّا علی النحو الّذی تصوّرنا من الجامع الوجودی و علیه یرجع هذا التقریب إلی ما قرّبناه سابقا فلا یکون تقریبا آخر للجامع»[6]

فائده: به نظر می رسد تصویر مذکور آن گونه که مراد قائلین به آن بوده، تصوّر نشده است و ایرادات مذکور برخاسته از عدم تصوّر قدر جامع مذکور می باشد و همان طور که بیان شد مراد قائلین به تصویر مذکور این است که هر عملی از اعمال عبادی و غیر عبادی برخوردار از یک هیئت خاصّ می باشد و لفظ آن اعمال برای همان هیئت خاصّ وضع شده است مثلا لفظ «صلاة» برای ارکان مخصوص با کیفیّت خاصّ وضع شده است، لفظ حجّ برای مناسک مخصوص با کیفیّت خاصّ وضع شده است و همچنین لفظ بیع، اجاره و مانند آنها لذا اختلافات حالات و کیفیّات در صورتی که ضرری به آن هیئت خاصّ که به عنوان مسمّی قرار داده شده است نزنند، عناوین مذکور صادق بوده خواه آن عمل از دیدگاه شارع متصف به وصف صحّت باشد و خواه متصف به وصف فساد لذا حقیقت و ذاتی که در اعمال مذکور ثابت است همان هیئت خاصّ می باشد و ایرادات مذکور وارد نمی باشد و ظاهرا اینکه محقّق خوئی «ره» در مقام بیان تصویر سوّم برای جامع اعمّی می فرمایند: «الوجه الثالث: ما قیل من أنّ لفظ «الصلاة» موضوع للمعنی الّذی یدور مداره التسمیة عرفا»[7] ، مراد ایشان همین جامع باشد.

 


[1] أی الألفاظ.
[2] أی الأعلام الشخصیّة.
[3] أی الألفاظ.
[4] یعنی امر ثابت و پایدار.
[5] أی اختلاف العوارض.
[7] محاضرات، ج1، ص188.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo