درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/11/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه/مقدمه دهم /مسأله سوم:تصویر قدر جامع بنابر قول صحیحی

 

و منها: أنه لا بد على كلا القولين من قدر جامع‌ في البين كان هو المسمى بلفظ كذا و لا إشكال في وجوده بين الأفراد الصحيحة و إمكان الإشارة إليه بخواصه و آثاره فإن الاشتراك في الأثر كاشف عن الاشتراك في جامع واحد يؤثر الكل فيه بذاك الجامع فيصح تصوير المسمى بلفظ الصلاة مثلا بالناهية عن الفحشاء و ما هو معراج المؤمن و نحوهما.

مقدّمه: در مطلب سوم تا بدینجا دو مسأله مورد بحث قرار گرفت: یکی منشأ بحث از تصویر قدر جامع و دیگری لزوم و عدم لزوم تصویر قدر جامع. محقّق خراسانی بعد از آنکه لزوم تصویر قدر جامع را پذیرفتند و فرمودند: «لا بدّ علی کلا القولین من قدر جامع فی البین» درصدد بحث از مسأله سوّم برمی آیند یعنی تصویر قدر جامع بر اساس قول صحیحی که در ادامه مورد بررسی قرار می گیرد.

مسأله سوم: تصویر قدر جامع بنابر قول صحیحی

برای تصویر قدر جامع بین افراد صحیح یک ماهیّت مانند صلاه، در کتب اصولی وجوهی ذکر شده است. بیان مصنّف در این زمینه در واقع مشتمل بر دو مطلب می باشد:

مطلب اول این است که وجود یک قدر جامع بسیط و حقیقی و تأثیرگذار برای تمام افراد صحیح با تمام اختلافات کمّی و کیفی که دارند، امری بدیهی بوده و قابل استدلال و برهان است.

دلیل بر این مطلب این است که وقتی ما به ادلّه نقلیه یعنی آیات و روایات مراجعه می کنیم، مشاهده می کنیم که شارع مقدّس، در شریعت، آثاری را برای عبادتی مانند صلاه، به صورت کلّی که شامل تمام افراد صحیح می شود، ذکر کرده است و در حقیقت یک اثر خاصّی را برای مجموعه آنچه که لفظ عبادتی مثل صلاه بر آن مجموعه صادق است در آیات و روایات ذکر می کنند مانند «إنّ الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر» و این کاشف از آن است که یک مؤثّر واحد در تمام افراد عبادتی مانند صلاه وجود دارد که پدیدآوردنده این اثر مشترک می باشد زیرا قاعده «الواحد» که بیان گر سنخیّت و تطابق بین علّت و معلول است به ما می گوید: «الأثر الواحد لا یصدر إلّا عن المؤثّر الواحد». بنابراین وجود یک قدر جامع به عنوان اثر واحد در تمام افراد یک عبادت مانند صلاه، امری واضح و بدیهی می باشد.

مطلب دوم این است که ما نمی توانیم آن قدر جامع موجود در افراد صحیح را با نام خاصّی تعیین نمائیم و به دیگران بشناسانیم، بلکه فقط می توانیم به وسیله بعضی عناوین کلّیّه که مشیر به آن جامع بسیط است، از آن یاد کنیم مانند اینکه بگوئیم قدر جامع در بین افراد صلاه، الناهی عن الفحشاء می باشد.

محقّق خوئی «ره» در ما نحن فیه در مقام توضیح کلام محقّق خراسانی «ره» می فرمایند: «قد ذهب المحقّق صاحب الکفایة إلی أنّ وجود الجامع بین الأفراد الصحیحة ممّا لا بدّ منه و قد استدلّ علی ذلک بقاعدة فلسفیّة و هی «أنّ الواحد لا یصدر إلّا من الواحد» إذ لابدّ من السنخیّة بین العلّة و معلولها و الواحد بما هو واحد لا یعقل مسانخته للکثیر بما هو کثیر؛ إذاً لا بدّ من الالتزام بأنّ العلّة هو الجامع بین الکثیر و هو أمر واحد ثمّ طبّق هذه القاعدة علی المقام بتقریب أنّ الأفراد الصحیحة من الصلاة مثلاً تشترک جمیعها فی أثر وحدانیّ و هو النهی عن الفحشاء و المنکر بمقتضی قوله تعالی: «الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر» کما هی تشترک فی أنّها عماد الدین و معراج المؤمن کما فی عدّة من الروایات و لا یعقل أن یکون المؤثّر فی ذلک الأثر الوحدانیّ جمیع الأفراد الصحیحة علی کثرتها لما عرفت من أنّ الواحد لا یسانخ الکثیر فلا محالة یستکشف کشفا قطعیّا عن وجود جامع وحدانیّ بین تلک الأفراد الصحیحة، یکون هو المؤثّر فی ذلک الأثر الوحدانیّ و من هنا قال: أنّ تصویر الجامع بین الأفراد الصحیحة بمکان من الإمکان بل هو ضروریّ دون الأعمّ...» [1]

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo