درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه(مقدمه دهم)/بیان مطلب سوم:تصویر قدر جامع /مسأله اول:منشأبحث از تصویر قدر جامع

 

و منها أنه لا بد على كلا القولين من قدر جامع‌ في البين كان هو المسمى بلفظ كذا

مقدّمه: تاکنون دو مطلب از مطالب پنج گانه ای که بعنوان اموری مقدّماتی مدنظر بوده اند، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. اکنون مصنّف بحث را در مطلب سوم آغاز می نمایند که خود مشتمل بر مسائل گوناگونی در رابطه با قدر جامع در ناحیه موضوع له، مطابق قائلین به نظریه صحیح و همچنین قائلین به نظریه اعمّ می باشد.

(و منها أنّه لا بدّ...)

بیان مطلب سوّم: تصویر قدر جامع

بحث از این مطلب در قالب چهار مسأله و چهار محور پیگیری می شود که عبارتند از:

1) منشأ بحث از تصویر قدر جامع

2) لزوم و عدم لزوم تصویر قدر جامع

3) تصویر قدر جامع بنابر قول صحیحی

4) تصویر قدر جامع بنابر قول اعمّی

مسأله اول: منشأ بحث از تصویر قدر جامع

زمانی که به موارد و مصادیق استعمال و بکارگیری الفاظ عبادات، معاملات و غیر آنها مراجعه می کنیم، می بینیم که استعمال این الفاظ از دو حالت خارج نمی باشد:

در بعضی از موارد این الفاظ در معنای طبیعت و ماهیّت بکارگرفته می شوند مانند اینکه گفته شود: «الصلوة أفضل من کلّ عبادة». به تعبیری این الفاظ در جهت افاده یک معنای کلّی و به حمل اوّلی ذاتی بکارگرفته می شوند؛

در بعضی از موارد دیگر این الفاظ در جهت تفهیم افراد و مصادیق بکارگرفته می شوند و غالبا استعمالات رائج از همین قسم دوم می باشد. به تعبیری این الفاظ در جهت تفهیم یک معنای جزئی و به حمل شایع صناعی بکارگرفته می شوند و از آنجا که افراد و مصادیق این الفاظ مختلف و متباین می باشند و وجود هریک از این افراد و مصادیق غیر از وجود فرد و مصداق دیگر می باشد مثلا صلاه صبح غیر از صلاه ظهر می باشد، صلاه فرد مسافر غیر از صلاه فرد حاضر می باشد و همچنین صلاه در حال اختیار غیر از صلاه در حال اضطرار می باشد لذا این سؤال مطرح می گردد که آیا بکارگیری الفاظ مذکور در افراد و مصدیق مختلف و متباین، از نوع بکارگیری و استعمال حقیقی می باشد یا از نوع بکارگیری و استعمال مجازی می باشد و از آنجا که این استعمالات از نوع استعمال مجازی نبوده و در جهت تفهیم هریک از افراد و مصادیق قرینه صارفه بکارگرفته نشده است[1] لذا این سؤال مطرح می گردد که استعمال مذکور از چه بابی می باشد؟ آیا از باب اشتراک لفظی است؟ به این صورت که الفاظ مذکور برای هریک از افراد و مصادیق مختلف و متباین به صورت مستقلّ و جداگانه وضع شده اند یا اینکه از باب استعمال علی البدل و بدلیّت می باشد به این صورت که الفاظ مذکور برای خصوص یکی از این افراد و مصادیق مانند صلاه شخص حاضر و در حالت اختیار، وضع شده است و بکارگیری آن در افراد و مصادیق دیگر از باب تنزیل و بدلیّت می باشد و یا اینکه از باب اشتراک معنوی بوده به این صورت که الفاظ مذکور برای یک معنای عامّ و قدر جامع بین تمام افراد و مصادیق وضع شده اند لذا بکارگیری آنها در افراد و مصادیق از باب صدق عنوان کلّی بر افراد و مصادیق می باشد؟

و از آنجا که بکارگیری الفاظ مذکور در افراد و مصادیق مختلف و متباین از نوع اشتراک لفظی و از نوع بدلیّت نمی باشد لذا تنها گزینه پیش روی، اشتراک معنوی می باشد و واضح است که وضع لفظ به صورت اشتراک معنوی و در نتیجه بکارگیری آن لفظ در همه افراد و مصادیق به صورت حقیقی و علی السویّه، نیازمند تصویر قدر جامع و ما به الاشتراک می باشد تا اینکه قائل به قول صحیح مدّعی وضع لفظ برای آن قدر جامع موجود بین افراد صحیح باشد و قائل به قول اعمّ مدعی وضع آن لفظ برای قدر جامع بین افراد صحیح و فاسد باشد.

 


[1] البته این سخن با توجّه به این مطلب بوده که محقّق خراسانی «ره» مبحث صحیح و اعمّ را متوقّف بر پذیرش حقیقت شرعیه دانستند فلذا احتمال مجازی بودن این موارد رد می شود.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo