درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/10/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزد گانه /مقدمه نهم /بیان مطلب اول تحریر محل بحث

 

التاسع: أنه اختلفوا في ثبوت الحقيقة الشرعية و عدمه على أقوال‌.

(التاسع):

مقدمه نهم از مقدّمات سیزده گانه کتاب کفایه در مورد بحث از حقیقت شرعیه می باشد به این معنا که آیا الفاظ موجود در لسان شارع مقدّس یعنی آیات و روایات در همان معنای عرفی و لغوی و متفاهم در نزد مردم آن زمان بکارگرفته شده است یا اینکه بعضی از الفاظ موجود در لسان شارع در معانی مستحدثه جدید بکارگرفته شده اند؟

و بر فرض اینکه بعضی از الفاظ موجود در لسان شارع در معانی مستحدثه و جدید بکارگرفته شده اند، آیا این استعمال و بکارگیری به صورت یک استعمال حقیقی بوده است یا اینکه بصورت استعمال مجازی و بالمناسبه و با قرینه بوده است و اگر امروزه می بینیم این الفاظ در معانی مستحدثه جدید به صورت استعمال حقیقی بکارگرفته می شوند، بر اثر کثرت استعمال در آن معانی مجازی می باشد؟

برای روشن شدن اصل بحث و همچنین جایگاه بحث از حقیقت شرعیه و همچنین بیان مصنّف در ما نحن فیه لازم است بحث مذکور در قالب چند مطلب مستقلّ مورد بحث و پیگیری قرار گیرد:

یکی اینکه تقریر محلّ بحث و نزاع بیان گردد؛

دیگر اینکه کیفیّات قابل تصوّر در مورد بحث از حقیقت شرعیه به حسب مقام ثبوت بیان گردد؛

سوم اینکه اقوال موجود در بحث از حقیقت شرعیه به حسب مقام اثبات بیان گردد؛

چهارم اینکه بیان محقّق خراسانی «ره» به صورت مستقل بیان گردد و در پایان ثمره بحث از حقیقت شرعیه بررسی شود.

بیان مطلب اول: تحریر محلّ بحث

در ابتدا لازم است محلّ بحث در ما نحن فیه با یک نگاه کلّی و بدون توجه به کیفیّات قابل تصوّر در بحث از حقیقت شرعیه که در ادامه مطرح می گردد، بیان شود.

محقّق قمّی «ره» در این زمینه می فرماید: «و تحریر محلّ النزاع هو أنّ کثیرا من الألفاظ المتداولة علی لسان المتشرّعة – أعنی بهم من یتشرّع بشرعنا فقیها کان أو عامّیّا – صار حقائق فی المعانی الجدیدة الّتی استحدثها الشارع و لم یکن یعرفها أهل اللغة مثل الصلاة فی الأرکان المخصوصة و الصوم فی الإمساک المخصوص، إلی غیر ذلک فهل ذلک بوضع الشارع إیّاها فی إزاء هذه المعانی بأن نقلها من المعانی اللغویّة و وضعها لهذه المعانی الجدیدة أو استعملها مجازاً فی هذه المعانی مع القرینة و کثُر استعمالها فیها إلی أن استغنی عن القرینة فصارت حقائق أو لم یحصل الوضع الثانوی فی کلامه بأحد من الوجهین و کان استعماله فیها بالقرینة؟»[1]

مرحوم مظفّر در مقام تحریر محلّ بحث در ما نحن فیه می فرمایند: «لا شکّ فی أنّا نحن المسلمین نفهم من بعض الألفاظ المخصوصة کالصلاة و الصوم و نحوهما معانی خاصّة شرعیة و نجزم بأنّ هذه المعانی حادثة لم یکن یعرفها أهل اللغة العربیّة قبل الاسلام و إنّما نُقلت تلک الألفاظ من معانیها اللغویة إلی هذه المعانی الشرعیّة.

هذا لا شکّ فیه و لکنّ الشکّ وقع عند الباحثین فی أنّ هذا النقل وقع فی عصر الشارع المقدّس – علی نحو الوضع التعیینی أو التعیّنی – فتثبت الحقیقة الشرعیة أو أنّه وقع فی عصر بعده علی لسان أتباعه المتشرّعة فلا تثبت الحقیقة الشرعیة بل الحقیقة المتشرعیّة؟»[2]

صاحب منتقی الاصول در ما نحن فیه می فرماید: « و موضوع البحث: هو انه لا إشكال في وجود معان شرعية مستحدثة قد استعمل الشارع فيها ألفاظا كانت موضوعة لغة إلى معان معينة، فهل نقل الشارع تلك الألفاظ من معانيها اللغوية إلى معانيها الشرعية و وضعها للمعاني الشرعية فتثبت الحقيقة الشرعية، أو لم ينقلها بل كان يستعمل الألفاظ في المعاني الشرعية بنحو المجاز و بالقرينة فلا تثبت الحقيقة الشرعية؟ و ذلك كلفظ «الصلاة» فانه موضوع لغة إلى الدعاء- كما يقال- و قد استعملت في لسان الشارع في الواجب الخاصّ و الفعل المعهود المشتمل على اجزاء و شرائط.

فهل وضع الشارع- ناقلا- لفظ الصلاة إلى هذا الواجب المعين، أو انه لم يضع اللفظ للفعل الخاصّ بل استعمله فيه مجازا و بالقرينة؟ »[3]

از مجموع بیانات فوق چند نکته روشن می شود:

یکی اینکه یکی از شیوه های شارع مقدّس در مقام ابراز مقاصدش و تفهیم آن مقاصد به بشریّت در جهت تکامل انسان، شیوه با واسطه و بکارگیری الفاظ می باشد به این صورت که خداوند متعال به لسان نبی مکرّم اسلام و دیگر انبیاء و اهل بیت «ع» از طریق الفاظ که یک شیوه رایج در بین مردم می باشد منویّات خود را به آنها اعلام نموده است؛

دیگر اینکه قطعا الفاظی در شریعت اسلام و همچنین در شرایع گذشته برخوردار از معانی مستحدثه می باشند. یعنی معانی که عرف مردم اطلاعی از آنها نداشته اند؛

سوم اینکه بعضی از این الفاظ در بعضی از موارد در جهت فهماندن همان معانی مستحدثه و جدید بکار گرفته شده اند و لکن با این وجود در مورد اینکه آیا بکارگیری آن الفاظ در جهت فهماندن معانی مستحدثه و جدید از نوع استعمال حقیقی بوده است یا استعمال مجازی و با قرینه اختلاف شده است؛

و چهارم اینکه محلّ بحث و نزاع مربوط به زمان شارع مقدّس می باشد نه زمان ما به این معنا که در زمان ما قطعا در معانی شرعیه جدید به صورت استعمال حقیقی بکارگرفته می شوند لذا سخن و بحث در مورد بکارگیری این الفاظ در زمان شارع مقدّس می باشد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo