درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/10/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه(مقدمه هفتم)/علامت سوم(اطراد و عدم آن) /مطلب سوم چگونگی معنای موضوع له به وسیله اطراد

 

مقدّمه: مطابق رویه ای که در مورد علائم وضع ارائه گردید هر علامت را باید در قالب چهار مطلب مورد بحث و بررسی قرار داد. مطلب اول که مربوط به تعریف و بیان مراد علمای علم اصول از هر علامت می باشد، نسبت به عنوان اطّراد بصورت مفصّل ذکر گردید. اکنون مطلب دوم یعنی چگونگی تشخیص معنای موضوع له بوسیله علامت اطّراد را باید پیگیری نمود.

مطلب دوم: چگونگی تشخیص معنای موضوع له بوسیله علامت اطّراد

با توجّه به معانی مذکور و تفاسیر مختلف برای اطّراد به نظر می رسد که بیان محقّق خوئی «ره» برای اطّراد تفسیر صحیحی می باشد. بنابراین مراد از اطّراد به عنوان یکی از علائم تشخیص معنای موضوع له و معنای حقیقی این است که هرگاه لفظی برای فهماندن معنای خاصّی در مقام های مختلف به صورت شایع و رایج و بدون هیچ محدودیّتی بکار گرفته شود و هیچ قرینه ای چه به صورت خاصّ و چه به صورت عامّ در جهت فهماندن آن معنا وجود نداشته باشد، دلالت بر این دارد که معنای مذکور، معنای حقیقی و موضوع له لفظ می باشد و بکارگیری آن لفظ در جهت فهماندن آن معنا از نوع استعمال حقیقی می باشد زیرا در استعمالات مجازی اوّلا نیازمند قرینه می باشیم در جهت هدایت مخاطب از معنای حقیقی به معنای مجازی و در مواردی که دیده می شود در استعمالات مجازی قرینه خاصّی وجود ندارد، قرینه عام مانند انس ذهنی قطعا وجود دارد لذا اینکه مانند مرحوم شهید صدر می فرمایند: در استعمالات مجازی نیز در بعضی از موارد بدون قرینه بکار گرفته می شود، صحیح نمی باشد؛

و ثانیاً همان طور که مرحوم شهید صدر نیز پذیرفتند ولو اینکه گفته شود استعمالات مجازی نیز در بعضی از موارد بدون قرینه صحیح می باشد و لکن این مطلب به صورت شایع و رایج و به عنوان یک اسلوب بکار گرفته نمی شود لذا اینکه می بینیم یک لفظی برای فهماندن یک معنای خاصّی به صورت شایع و رایج بکار گرفته می شود نشان دهنده این است که آن معنا، معنای موضوع له لفظ بوده و آن استعمال از نوع استعمال حقیقی می باشد؛

مضاف بر اینکه قطعا بکارگیری یک لفظ در جهت فهماندن یک معنای مجازی در مقام های مختلف جایز نمی باشد چون قطعا علاقه ای که در استعمالات مجازی لحاظ می شود و به تعبیری مصحّح و مجوّز استعمالات مجازی می باشد با مقام های مختلف تناسب ندارد و همان طور که در علم بلاغت بیان شده است و در علم اصول نیز مورد پذیرش علماء واقع گردیده است، علائق موجود در استعمالات مجازی تابع ذوق سلیم می باشد و واضح است که ذوق سلیم استعمالات مجازی را محدود در مقام های خاصّی می داند لذا یک استعمال رایج و شایعی وجود ندارد. از باب نمونه بکارگیری لفظ «أسد» برای فردی مانند زید که از شجاعت برخوردار است در بعضی از مقام ها صحیح می باشد و در بعضی از مقام ها صحیح نبوده و مورد پذیرش عرف واقع نمی گردد مثلا اگر ما درصدد بیان این مطلب باشیم که زید از فلان شخص یا اشخاص قوی تر است می توانیم در هنگام آمدن زید به مخاطبین بگوییم: «جاء اسد» تا بدین وسیله برتری زید را به دیگران اظهار نماییم ولی اگر زید در یک وضعیت نامناسب به سر ببرد مثلا در بستر مریضی افتاده باشد اینکه بگوییم «مرض أسد» مناسب نبوده و ذوق سلیم آن را نمی پذیرد.

بنابراین بر اثر اطّراد بکارگیری یک لفظ در جهت فهماندن یک معنای خاصّ، حقیقی بودن آن معنا ثابت می گردد لذا اطّراد از جمله علائم تشخیص معنای موضوع له به حساب می آید تا جائی که بعضی از علماء مانند محقّق خوئی «ره» اطّراد را تنها علامت بر تشخیص معنای موضوع له می دانند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo