درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/09/30

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه (مقدمه هفتم)/علامت دوم( صحت سلب) /اتحاد وجودی

 

و التفصيل أنّ عدم صحة السلب عنه[1] و صحة الحمل عليه[2] بالحمل الأولي الذاتي الذي كان ملاكه الاتحاد مفهوما علامة كونه[3] نفس المعنى و بالحمل الشائع الصناعي الذي ملاكه الاتحاد وجودا بنحو من أنحاء الاتحاد علامة كونه[4] من مصاديقه[5] و أفراده الحقيقية

مقدمه: بحث در مورد مطلب دوم یعنی چگونگی تشخیص معنای موضوع له لفظ توسط مسأله عدم صحّت سلب و صحّت آن بوده است. بیان شد که در این زمینه ذکر یک مقدّمه لازم می باشد و آن اینکه اتحادی که در قضایای حملیه لازم است به سه کیفیت قابل تصوّر می باشد: یکی اتحاد مفهومی، دیگری اتحاد ماهوی و سوم اتحاد وجودی. در جلسه گذشته دو قسم اول بیان گردید. اکنون بحث در بیان قسم سوم ادامه می یابد و پس از آن نوبت به نتیجه گیری می رسد.

3) اتحاد وجودی: گاهی موضوع و محمول، نه اتحاد مفهومی دارند و نه اتحاد ماهوی ولی به لحاظ وجودی متحد هستند مانند «زید عالم» که بین زید و عالم نه از نظر مفهوم اتحاد است و نه از نظر ماهوی ولی از نظر وجودی بین آنها اتحاد برقرار است یعنی در عالم خارج، موجودی است که هم عنوان زید بر او منطبق است و هم عنوان عالم. حمل در چنین فرضی از نوع شایع صناعی می باشد و اکثر قضایای حملیه در عرف و همچنین در صناعات از این نوع می باشند.

نکته: اتحاد وجودی به لحاظ منشأ آن، انواع مختلفی دارد؛ در بعضی موارد، صدوری است مانند «زید ضارب» به لحاظ صدور ضرب از زید و در بعضی ازموارد حلولی است مانند «زید عالم» به لحاظ حلول مبدأ یعنی علم در ذات یعنی زید. در بحث مشتق به صورت مفصل به بحث از انواع اتحاد وجودی پرداخته می شود إن شاء الله.

نتیجه بحث: مصنّف می فرمایند: اگر قضیه حملیه بنحو اوّلی ذاتی، صحیح و صادق باشد؛ کشف می کنیم که موضوع در قضیه حملیه معنای حقیقی و موضوع له لفظ محمول است مثلا در قضیه حملیه «الحیوان المفترس أسد» در می یابیم که لفظ اسد برای حیوان مفترس وضع شده است و حیوان مفترس معنای حقیقی آن می باشد.

و اگر قضیه حملیه به نحو شایع صناعی صحیح و صادق باشد؛ کشف می کنیم که موضوع در قضیه حملیه یکی از مصادیق و افراد حقیقی محمول است ولی هیچ دلالتی بر این ندارد که آیا موضوع در قضیه حملیه، معنای حقیقی و موضوع له لفظ محمول می باشد یا نمی باشد. البته حمل شایع صناعی در بعضی موارد برای تعیین موضوع له کاربرد دارد و آن در جائی است که موضوع له لفظی، مردّد بین دو معنا باشد مثلا نمی دانیم که لفظ صعید برای خصوص تراب وضع شده است یا برای مطلق وجه الأرض؛ در این صورت اگر حمل لفظ صعید بر مطلق وجه الأرض صحیح باشد، کشف می شود که عنوان صعید برای معنای اعم وضع شده است و علاوه بر تراب شامل مطلق وجه الأرض نیز می شود.

كما أن صحة سلبه كذلك علامة أنه[6] ليس منهما[7] و إن لم نقل بأن إطلاقه[8] عليه[9] من باب المجاز في الكلمة بل من باب الحقيقة و أن التصرف فيه[10] في أمر عقلي كما صار إليه السكاكي‌.

و در مقابل اگر حمل های مذکور صحیح و صادق نباشند؛ کشف می کنیم که موضوع در قضیه حملیه نه معنای موضوع له برای محمول می باشد و نه مصداقی از مصادیق حقیقی آن و استعمال لفظ محمول در موضوع، استعمال مجازی می باشد، حال یا از باب مجاز در کلمه مطابق مبنای مشهور یا مجاز ادعائی و تصرّف عقلی بنابر مبنای سکاکی.

 


[1] عن المعنی.
[2] علی المعنی.
[3] أی اللفظ.
[4] أی کون الموضوع.
[5] أی مصادیق المحمول.
[6] أنّ الموضوع.
[7] من الموضوع له أو مصادیقه.
[8] اللفظ أو المحمول.
[9] علی المعنی أو الموضوع.
[10] فی المجاز أو المعنی.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo