درس کفایة الاصول استاد حمیدرضا آلوستانی

کفایه1

1400/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: مقدمات سیزده گانه/مقدمه سوم /وجه صحت استعمالات مجازي

 

الثالث: صحة استعمال اللفظ[1] فيما[2] يناسب ما وضع له[3] هل هو بالوضع أو بالطبع؟ وجهان بل قولان؛

أظهرهما أنه بالطبع بشهادة الوجدان بحسن الاستعمال فيه[4] و لو مع منع الواضع عنه و باستهجان[5] الاستعمال فيما لا يناسبه و لو مع ترخيصه و لا معنى لصحته إلا حسنه.

 

مقدّمه: تا بدینجا دو امر از امور سیزده گانه ای که مصنّف به عنوان مقدمه مطرح کرده اند مورد بحث و بررسی قرار گرفت و اکنون بحث در امر سوم آغاز می گردد که مصنّف تحت آن، یکی از مسائل مربوط به استعمالات مجازی را مورد بحث قرار می دهند.

 

(الثالث ...)

مقدّمه سوم از مقدمات سیزده گانه این است که آیا استعمال لفظ در معنای مجازی (معنایی که مناسب با معنای موضوع له و معنای حقیقی است ولی لفظ برای افاده آن معنا وضع نشده است) نیازی به وضع دارد یا خیر؟

یعنی آیا بکارگیری لفظ در معنای مجازی نیاز به اجازه واضع دارد و متوقف است بر وجود یکی از علائق بین معنای حقیقی و معنای مجازی که در کتب بلاغی ذکر شده است[6] و یا نیازی به اجازه واضع نداشته و متوقف بر وجود یکی از علائق مذکور در کتب بلاغی نمی باشد بلکه میزان و ملاک صحّت استعمال این است که طبع انسان آن را بپسندد خواه علاقه بین معنای مجازی و معنای حقیقی جزو علائق منصوصه در کتب بلاغی باشد و خواه نباشد؟

محقّق خوئی «ره» در تحریر محلّ بحث (یا محلّ نزاع) می فرمایند: «اختلفوا فی أنّ ملاک صحّة استعمال اللفظ فی المعنی المجازی و ما یناسب الموضوع له هل هو بالطبع أو بالوضع أعنی ترخیص الواضع فی الاستعمال لوجود علقة من العلائق؟»[7]

مـصنّف مـی فرمایند: در این مسأله دو وجه و بلکه دو قـول وجود دارد. مـحقّق خوئی «ره» می فرمایند: «ذهـب المشهور إلی

 

و الظاهر أن صحة استعمال‌ اللفظ في نوعه أو مثله من قبيله كما يأتي الإشارة إلى تفصيله‌.

الثانی و أنّ ملاک صحّة استعمال اللفظ فی المعنی المجازی إذن الواضع و ترخیصه سواء کان ممّا یقبله الطبع أم لا»[8]

محقّق خراسانی «ره» مانند برخی از علمای دیگر[9] قائل به این می باشند که استعمال مجازی نیازی به وضع و ترخیص واضع ندارد بلکه ملاک صحّت استعمالات مجازی این است که طبع انسان آن استعمال را بپسندد.

دلیل ایشان بر این مطلب این است که وجدان انسان شهادت می دهد که برای صحّت استعمال یک لفظ در معنای مجازی نیازی به اذن و ترخیص واضع نمی باشد بلکه هرگاه طبع انسان استعمال یک لفظ را در معنای مجازی مناسب با معنای حقیقی بپذیرد، استعمال آن لفظ در معنای مجازی صحیح است ولو اینکه فرض شود واضع از استعمال آن لفظ در معنای مجازی منع نماید و همچنین اگر طبع انسان استعمال یک لفظ را در معنای مجازی نپذیرد، استعمال آن لفظ در آن معنای مجازی صحیح نمی باشد ولو اینکه فرض شود واضع استعمال آن لفظ را در آن معنای مجازی اجازه داده است و یکی از علائق مذکور در کتب بلاغی وجود داشته باشد.

مضاف بر اینکه صحّت استعمال به معنای حسن استعمال است و هر استعمالی را که ذوق سلیم، حسن بداند صحیح و هر استعمالی که فاقد حسن باشد، غیرصحیح است لذا صحّت استعمال یک لفظ در معنای مجازی و عدم صحت آن دائر مدار حسن و عدم حسن استعمال آن در نزد طبع انسان می باشد و هیچ نیازی به اذن و ترخیص واضع نمی باشد.

بنابراین صحّت استعمال یک لفظ در یک معنای مجازی مناسب با معنای موضوع له تابع طبع انسان و پذیرش حسن استعمال آن می باشد نه تابع وضع و اینکه یکی از علائق مذکور در کتب بلاغی وجود داشته باشد. شاهد بر این مطلب استعمالات مجازی در محاورات عرفیه می باشد مثلا لفظ «حاتم» علم شخص بوده و برای فرد خاصّی وضع شده است و چون این شخص در زندگی از صفت جود و کرم برخوردار بوده و نمونه کاملی از افراد این وصف به حساب آمده است لذا این لفظ برای هر شخصی که دارای صفت جود و بخشش است بکارگرفته می شود و نیازی به اجازه واضع ندارد و متوقّف بر این نیست که وجود یکی از علائق منصوصه در کتب بلاغی، احراز گردد.

(و الظاهر ...)

این قسمت از عبارت مربوط به مقدّمه چهارم می باشد که مسأله استعمال لفظ در لفظ است و تفصیل آن در مقدّمه چهارم

خواهد آمد. مصنّف در این قسمت می فرمایند: همان طور که استعمال و بکارگیری یک لفظ در معنای مجازی و معنای مناسب با موضوع له تابع طبع انسان و ذوق سلیم می باشد و نیازی به اذن و ترخیص واضع و وجود یکی از علائق منصوصه در کتب بلاغی نمی باشد، در استعمال لفظ در لفظ نیز ملاک تحت همین پذیرش طبع و حسن استعمال در نزد آن می باشد.

 


[1] مثل لفظ اسد.
[2] یعنی در معنای مجازی مثل رجل شجاع.
[3] معنای حقیقی و آنچه لفظ برای آن وضع شده است.
[4] ما یناسب ما وضع له.
[5] عطف بر «بحسن».

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo