< فهرست دروس

درس خارج اصول ابوالقاسم علیدوست

98/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تعارض ادله/اصل ثانوی در متعارضی/ بررسی روایات عرضه، طرح یا قبول/ تحقیق

7ـ روایات تأمین از عقاب با داشتن برخی از حالات و صفات حتی در فرض ارتکاب گناه

گفته شد که ما در موارد شناخت موافق با اصول مسلم شریعت و مخالف اصول مسلم بد نیست بلکه لازم است مواردی را شناسایی کنیم. شناسایی این موارد غیر از اثر معرفتی و اعتقادی که دارد در استنباط هم مؤثر است و یک مسأله ی اصولی می شود. دیروز مواردی را نقل کردیم که برای برخی از کارها ثواب های محیر العقول یا حتی برخی از اعمال برایشان عقاب های محیر العقول قرار داده شده است، این ها حداقلش این است که انسان احتیاط کند. یک مورد را نقل کردیم از شیخ عباس قمی، شیخ صدوق و برخی دیگر از افراد. اما نکته ی دیگر که باید بیان کنم که خیلی مهم است آن است که گاهی یک عناوین ثانوی بوده که انسان باید آن عناوین ثانوی را هم باید مطمح نظر قرار دهد مثلا در مورد ثواب زیارت امام رضا ع دارد که ثواب چند عمره دارد، راوی تعجب می کند امام آن را اضافه می کنند باز راوی تعجب می کند، امام اضافه می کنند تا آخر این روایت، مخصوصا وقتی که روایت عمره را هم که چه ثواب عظیمی دارد را هم در نظر بگیریم، ممکن است مطابق مطلبی که دیروز گفتیم این روایت مورد تشکیک قرار گیرد اما نکته ای که هست این است که وقتی امام کاظم ع به شهادت رسیدند جریان انحرافی واقفیه پیش آمد و این جریان خیلی با فطحیه که بعد از امام صادق آمدند فرق داشتند، فطحیه یک مدت کمی آمدند خیلی هم نتوانستند نفوذ کنند و بعد هم جمع شد ولی جریان واقفیه داخل بدنه ی شیعه شد، داخل خانه ها شد لذا روایت خیلی متهم به وقف هستند آن هم روات شاخص و ادامه هم پیدا کرد، لذا امام رضا حیا و میتا نباید از فرهنگ شیعه و حتی فرهنگ اسلام جدا باشد، زمان حیات ایشان که کوتاه بود و به دست خود ایشان بود ولی باید نام ایشان بعد از شهادتشان زنده بماند و یکی از راه های زنده ماندن نام ایشان و برنگشتن جریان واقفیه همین زیارت حضرت بود، در واقع بزرگداشت نام امام رضا دروازه ی ورود به شیعه ی دوازده امامی است لذا اگر این طور باشد تابع زمان و مکان است و مثلا تا زمانی که نیاز به بزرگ کردن نام امام رضا ع باشد این ها هست و بعد از آن باید احتیاط کرد و مثل من احتیاط می کنم و نمی گویم. یا زیارت امام حسین ع ثواب هایی که نقل شده است به هر حال نام امام حسین به عنوان یک جریان مبارزه علیه کسانی که به اسلام اعتقاد نداشتند است. بهترین راه این است که ما مسلمات را بگیریم و نقل کنیم و مشکوکات را رها کنیم و علمش را به اهلش واگذار کنیم و مثل کسانی که مسخره می کنند و انکار می کنند هم نباشیم. من می خواستم بگویم تا یک روایتی دیدیم نباید عنوان اولی را نگاه کنیم بلکه باید به آن عناوین ثانوی هم توجه شود و لذا زود در مورد روایات تصمیم نگیریم.

راجع به حب اهل بیت ما چهار مرتبه داریم اولین مرتبه معرفت اهل بیت است، دوم محبت اهل بیت، سوم مودت است که قرآن هم بر روی آن تأکید می کند، گاهی گفته اند مودت یعنی محبت ابراز شده منتهی نه ردش از لغت فهمیده می شود و نه قبولش، من دنبال کرده ام و رگه هایش را دیده ام به هر حال اگر از لغت هم نتوان این را ثابت کرد به هر حال مرحله ی سوم محبت ابراز شده است؛ چهارم هم ولایت است به کسر واو یعنی بپذیرد سروری آن ها را و اطاعت کند و گاهی هم تعبیر می شود به اطاعت. ما در بحث امروز و فردا روی کلمه ی حب کار داریم و روایاتی که آثار زیادی را برای حب بیان کرده است و ما کاری به آثار زیادی که بیان شده است را کاری نداریم چون مربوط به بحث قبل بود بلکه الآن بحث ما در مورد روایاتی است که در مورد حب اهل بیت است و تأمین از عذاب داده است با هر درجه از گناه.

این بحث دغدغه ی علما در طول تاریخ هم بوده است و حرف هایی هم زده اند که بعضا شبیه به شوخی است مثلا مرحوم سلطان الواعظین که انسان مطلعی هم بوده است وقتی شخصی در مورد این روایت که من بکی او ابکی او تباکی ... از او می پرسد که آیا شما چنین روایتی دارید یا نه ایشان می گوید: داریم ولی روایت می گوید «من» و من یعنی هر کسی، ما یک کس داریم و یک ناکس؛ روایت نمی گوید هر ناکسی که گریه کند فله الجنة.

مرحوم آقای مطهری می گوید این که می گوید اگر سرتاپا گناه هم باشی ولی محبت اهل بیت داشته باشی به بهشت می روی این تعلیق به محال است و معنایش این است که نمی شود کسی محبت اهل بیت داشته باشد و سرتا پا گناه باشد، یعنی تو این کار را نخواهی کرد مثل این که بگوییم تو اگر مجتهد هم بشوی اگر بگویی شراب هم حلال است من می پذیرم که به این معنا است که تو اگر مجتهد شوی نخواهی گفت که شراب حلال است. این توجیه بد نیست ولی برای کسی که این روایات را ندیده باشد اما روایات که این نیست، روایات می گوید محبت سه مرحله دارد ... یا می گوید اگر گناهانش به اندازه ی ریگ های بیابان باشد که این ها با این توجیه جمع نمی شود.

مشکل این روایات این است که این ها با یک اصل راهبردی قرآن یعنی لزوم اقتران ایمان با عمل مخالف است. یعنی یک جا قرآن نگفته است که کسی که فقط اعتقاد داشته باشد نجات پیدا می کند بلکه بیش از دویست بار تأکید می کند بر روی عمل صالح برای نجات انسان.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo