< فهرست دروس

درس خارج فقه ابوالقاسم علیدوست

98/10/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فقه القضا/درس اخلاق/ شرائط قاضی/ عدالت

 

مناسبت فاطمیه

ما نباید هیچ گاه اجازه دهیم که مناسباتی مثل فاطمیه فراموش شود و به تاریخ بپیوندد، ایام فاطمیه و جریان هایی که بعد از پیامبر در طول 75 روز یا 95 روز اتفاق افتاد باعث اختلاف شود ولی نباید هم فراموش شود چون با اعتقادات ما در ارتباط است و تاریخ صرف نیست بلکه این قسمت از تاریخ بخشی از اعتقادات ما را شکل می دهد. در این سفر اخیری که من به مکه رفته بودم کتابی به من دادند تحت عنوان دیدگاه اهل سنت در مورد اصحاب از یکی از علمای معروف عربستان؛ در این کتاب بحثی دارد در مورد اصحاب بعد در صفحه ی 44 می گوید ما معتقدیم که بررسی تاریخ حرام است و واجب است از تطبیق آن بر اصحاب پرهیز نماییم. وجه این حرف روشن است چون اگر بخواهد تاریخ بررسی شود خیلی از سؤال ها پیش می آید. سؤالی که ما از این نویسنده داریم این است که یعنی چه که بررسی تاریخ حرام باشد یا واجب باشد ترکش؟ البته قبل از ایشان هم خیلی ها گفته اند. تاریخی که با اعتقاد ارتباط دارد را نمی توان بررسی نکرد منتهی هنر عالمان، حوزویان، فرهیخته گان باید این باشد که این بررسی را دست مایه ی اختلاف قرار ندهند.

بسم الله الرحمن الرحیم

بحثی داشتیم تحت عنوان عدالت در متون فقهی. تعابیری را نقل کردیم. جناب شیخ انصاری دارد که: مراتب ملکه در قوت و ضعف مختلف است (بنابر این که عدالت را به ملکه تفسیر کنیم). ملکه یک مرتبه ی عالی دارد که خروجی اش می شود عصمت مانند ملکه ای که در معصومین هست حتی در برخی از اوحدی از بزرگان می تواند باشد و یک مراتب دانی دارد، ادنی مراتبش می شود عدالت. ادنی مرتبه ی عدالت که انسان در خودش بیابد با هوای نفسش بتواند مبارزه کند ولو این که کثیرا ما مغلوب شود.

عبارت شیخ:

«والمعتبر فی العداله ادنی المراتب و هی حالة التی یجد الانسان بها مدافعة الهوی فی اول الامر و ان صارت مغلوبة بعد ذلک و من هنا تصدر الکبیره عن ذی الملکة کثیرا» البته ندارد از عادل ولی چون گفته بود ادنی مراتب ملکه در عادل هست پس حتما عادل را شامل می شود.

حال این تعبیر را مقایسه کنید با تعبیر بعدی که می گوید: «هی عبارة عن ملکة اتیان الواجبات (یعنی همه ی واجبات) و ترک خصوص کبائر از محرمات» طبق این عبارت حتی یک مورد کبیره هم با عدالت منافات دارد. تازه بعد ادامه می دهد که «و تحقق الاتیان و الترک خارجا» یعنی باید اتیان به واجب و ترک حرام در خارج محقق شود نه این که ملکه را پیدا کند ولی در خارج خروجی نداشته باشد به ضمیمه ی ملکه ی مروت که از برخی محشین عروه این آمده است.

رفتار شناسی عمل شیخ

آقای شیخ می خواهد کاری کند که عدالت را در خارج چیزی مثل کبریت احمر نکند و عادل را عزیز الوجود (نادر) نکند لذا بلافاصله می فرماید: «کیف کان فالحالة المذکورة غیر عزیزة فی الناس»، چرا؟ جناب وحید بهبهانی حرفی زده است (که من یادم هست این حرف را در ریاض هم من دیده ام) این ها گفته اند اگر عدالت قرار شد ملکه ی ترک کبائر و ترک صغائر یا عدم اصرار بر صغائر باشد افراد متصف به صفت عدالت کم می شود و می شود عزیز الوجود از آن طرف در جامعه ی اسلامی عادل نقش زیادی دارد شاهد در دادگاه، قاضی، کسی که می خواهد خبر دهد، پلیس راه، مأمور دادگاه، مأمور دولت، کارشناسان دیگر، شاهد در طلاق، امام جماعت و ... همه باید عادل باشند لذا آقای وحید بهبهانی فرموده است: اگر عدالت شرط باشد معنای عدالت هم این باشد و غیر عادل را الغا کنیم و بگوییم فایده ندارد لازم می آید اختلال نظام. شارع هم که اختلال نظام را قبول ندارد و معنا ندارد که شارع اختلال نظام را حرام بداند ولی خودش کاری کند که اختلال نظام لازم بیاید مرحوم شیخ انصاری می فرماید من ملازمه و بطلان لازم (هر چه را که از آن اختلال نظام لازم بیاید را شارع قبول ندارد) را قبول دارم منتهی مقدم (عدالت عزیز الوجود است) را قبول ندارم. بعد می گوید شارع هم نمی تواند زمام کار را به دست انسان های لا ابالی و انسان هایی که مقید نیستند بدهد

عبارت شیخ

کیف کان حالت مذکوره در مردم نیست و در ندرت به گونه ای نیست که آقای وحید بهبهانی گفتند به طوری که لازم بیاید از اشتراط عدالت و الغای غیر آن اختلال نظام، چطور، آیا علمای ما حواسشان به این مطلب نبوده است؟ (یعنی حواسشان بوده است) اذ المفروض انه لا خلاف فی الملازمه و بطلان اللازم بعد می گوید بل الانصاف ان الاقتصار علی ما دون هذه المرتبه اگر شارع بخواهد اکتفا کند به مادون این مرتبه یوجب تضییع حق الله (اگر بخواهد امام جماعت باشد مثلا) یا حق الناس و کیف یحصل الوثوق فی الاقدام علی ما اناطه الشارع بالعدالة لمن لا یظن فیه ملکة ترک الکذب و الخیانة. برخی گفته اند عدالت همین است ولی راه کشفش را آسان بگیرید مثلا بگویی اصل اولی در هر مسلمانی عدالت است، یعنی حتی گمان هم نمی خواهد؛ گفته اند این کارها را انجام دهید که عادل کم نشود؛ شیخ می فرماید: این کارها درست نیست و نباید این قدر راحت گرفت، آن چه را که شارع در آن عدالت را شرط کرده است را به کسی بدهیم که لا یظن معه ملکه ی ترک کذب، هیچ گمان نداریم که دروغ را ترک می کند یا خیانت را، فیمضی قوله یعنی شارع امضا کند قول این انسانی را که هیچ گمان نداریم که ترک می کند دروغ را در دین، دنیا، انفس، اموال مردم بعد هم کلامی را نقل می کند که خودتان بخوانید. شیخ می خواهد بگوید ما نباید از آن طرف عدالت را بالا ببریم و از آن طرف هم نباید راه کشفش را هم راحت بگیریم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo