< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

99/12/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تنبیهات استصحاب

 

بحث : تنبیهات استصحاب

( استصحاب - تنبیهات استصحاب - فعلی بودن شک در استصحاب - دلیل این مطلب -

بحث : تنبیهات استصحاب

تنبیه اول : اعتبار فعلی بودن شک و یقین است یعنی در جریان استصحاب معتبر است که شک و یقین فعلی باشند وجوب تقدیری شک و یقین کافی نیست چون استصحاب با وجود شک و یقین تقدیری جاری نمی شود همین الان یقین دارم اول صبح وضو داشتم و همین الان هم شک دارم وضو باقی است یا نه ؟ مباحثی در اینجا لازم است :

مبحث اول : تاریخچه این بحث است و اول کسی که این شرط را مطرح کرده صاحب فصول بوده است ، الفصول [1] الغرویه ص ۳۷۲

مرحوم شیخ در امر پنجم از اموری که بر بیان اقوال علمای اصول مقدم داشت همین بحث را اشاره کردند که؛

ثم المعتبر [2] هو الشک الفعلی الموجود اما لو لم یلتفت فلا استصحاب ... فرائد الاصول ج ۳ ص 2۵

مرحوم آخوند همین بحث را در [3] تنبیه اول ذکر کرد و مرحوم شیخ در امر دوم از خاتمه استصحاب کاملا بحث کرده است

مبحث دوم : توضیح عنوان بحث است ، حکم واقعی مقید به علم و جهل نیست چه عالم باشی یا نباشی خداوند احکامی را تشریع کرده لذا گفته شد تفاوت بین حکم واقعی و ظاهری این است که موضوع حکم ظاهری مقید به التفات است یعنی بداند تکلیفی دارد اما در میان این تحلیل متحیر مانده نه آیه و روایتی دارد و برای رفع تحیر لازم است که یا به علم برسد یا به ظن معتبر یا همواره در شک و جهل بسیط باقی بماند اینجاست که علمای اصول برای این شخص گفته اند که اگر علم یا ظن معتبر ندارد به اصول عملیه مراجعه کن و رفع تحیر بکن

فقط باقی می ماند صورت غفلت مثلا کسی می دانست سوره در نماز واجب است اما از خواندن سوره غافل شد در اینجا فقها گفته اند اگر در داخل وقت یادش آید نماز را اعاده و اگر درخارج وقت یادش آید قضا کند اینجاست که تفاوت بین غفلت و شک روشن می شود چون اگر در داخل وقت شک کند سوره را خواندم یا نه قاعده فراغ جاری و هم چنین در خارج از وقت و این شک موجب بطلان نماز نمی شود و همینطور در جهر و اخفات پس غفلت با شک از نظر موضوع و حکم متفاوت است و تنها چیزی که شک را از بین می برد علم و یقین است لذا فرمود لا تنقض الیقین بالشک بل انقضه بیقین آخر

با این توضیح می خواهند این سوال را جواب بدهند که هدف اصولی ها از فعلی بودن شک و یقین چیست ؟

جواب این است که هدف اصولی این است که شاک با غافل کاملا با هم فرق دارند برای غافل استصحاب یا برائت یا احتیاط نیست اما برای شاک هر یکی از اینها وجود دارد لذا شک باید فعلی باشد و شک تقدیری فایده ای ندارد ، شک تقدیری مال غفلت است و در غفلت استصحاب و برائت و احتیاط نیست.

سوال : چه طور شک تقدیری در صورت غفلت است ؟

جواب : درباره غافل می گویید اگر غافل متوجه می شد که باید سوره بخواند و اگر غافل شک و ظن می داشت این صورتها با کلمه اگر هست لذا نمی تواند موضوع جریان اصول عملیه قرار بگیرد مثل اینکه بگویید اگر فلانی مجهتد شد تقلید از او جایز می شد و اجتهاد تقدیری نیست و احکام مثلا حرمت خمر فعلی است نه تقدیری پس شاک در حکم واقعی متحیراست و دنبال اصول عملیه می رود و به عبارت دیگر اگر برای غافل شک را فرض کنید لازم می آید غافل از غفلت بیرون رود و در مرز شک قرار بگیرد لذا فرق غافل با آن این است که غافل شک تقدیری دارد

مبحث سوم : فروعات بحث است ، مرحوم شیخ و مرحوم آخوند دو تا فرع را بر این موضوع مطرح کردند :

فرع اول : اگر کسی مُحدِث بود و از محدث بودن غافل شد و نماز خواند و بعد از نماز شک داشت که آیا طهارت داشت یا نه نسبت به نمازهای بعدی استصحاب حدث دارد اما نسبت به نمازی که خوانده است استصحاب ندارد چون با غفلت نماز خواند و شک فعلی نداشت و نمازش در حدث استصحابی واقع نشده بود و قاعده فراغ جاری و حاکم بر استصحاب حدث است حال به مبنای مرحوم آخوند قاعده فراغ مخصص دلیل استصحاب می شود و در نتیجه اعاده واجب نیست

فرع دوم : اگر قبل از نماز متوجه حدث شد اما شک کرد و دوباره غافل شد و نماز خواند نماز باطل است چون حدث استصحابی داشت قبل از غفلت، شک در حدث کرد وظیفه اش استصحاب حدث بود و غفلت بعد از استصحاب حدث اثری ندارد و قاعده فراغ نمی آید و اینجا قاعده فراغ بر استصحاب حدث حاکم نیست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo