< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

99/08/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /اشتغال

(احتیاط - خاتمه فی شرایط الاصول - اشکالات راه حل مرحوم آخوند به دلیل استحقاق عقاب جاهل مقصر که نماز تمام را به جای قصر خوانده یا جهر به جای اخفات - جواب استاد به اشکالات - راه حل استاد )

به دو نقطه از بیان مرحوم نائینی اشکال وارد است:

اشکال 1: فرمودند وجوب جهر و اخفات نفسی است به نظر ما این نظر خلاف همه علمای اصول و فقه است چون امر اقیموا الصلاة نفسی است که به طبیعی صلات برمیگردد و امرهایی کد به اجزا و شرایط مثل ارکع و واسجد و اجهر و ... ارشاد به جزئیت است چنانچه نهی لا تصل فی ما لایوکل لحمه ارشاد به مانعیت است

اشکال 2: فرمودند وقتی علم به اخفات و جهر پیدا کردی وجوب نفسی منقلب به وجوب غیری میشود☑

این دو تا تالی فاسد دارد :

تالی فاسد1: تصویب : یعنی جهر و اخفات را برای جاهل تشریع نکرده بلکه برای عالم به احکام تشریع کرده است

تالی فاسد2: لغویت تشریع : به معنای اینکه اگر وجوب نفسی منقلب به غیری شود تشریع لغو خواهد بود چون وجوب نفسی وجوبی است که وقتی واصل به عبد شد بر او منجز است و باید عبد بسویش حرکت کند اگر امتثال نکند عقاب دارد مادامی که عبد جاهل به وجوب نفسی جهر و اخفات است از نظر شما این است که این عبد نسبت به این عمل تکلیف متجزی ندارد مگر اینکه علم پیدا کند وقتی علم پیدا کرد آن وجوب نفسی تبدیل به وجوب غیری میشود پس جعل و تشریع وجوب نفسی بی خاصیت شد

راه حل4: از آقا رضا همدانی است در مصباح الفقیه ج ۱۲ ص ۳۵۶ ؛ کتابی بنام حاشیه رسائل دارد ص ۲۹۶ دارد مرحوم آقا ضیاءالدین عراقی در. نهایة الافکار ج ۳ ص ۴۸۴ دارد ؛ می فرمایند راه حل این اشکال از راه تعدد مطلوب است طبیعی صلاة دارای مصلحت لزومیه است منتهی یک مصلحت ملزمه زائده بر طبیعت صلات برای جهر و اخفات و قصر وجود دارد وجود این دو فرد مصلحت باعث می شود که برای نماز تاکید بیشتری می شود البته منظور ما اجتماع دو امر در این فرد نیست بلکه منظور این است که از این دو مصلحت اراده زائدی برمی خیزد خداوند اراده اش برای نماز اراده بسیار بالایی است وقتی مکلف طبیعی صلات را در فرد دیگر امتثال کند مثلا در اتمام ؛ مصلحت لازم را اعراض کرد چون صرف الوجود طبیعت را انجام داده و این فرد دارای مصلحت جامع بود اگر مقداری از مصلحت قصر را درک کردی نمازش صحیح ولی مستحق عقوبت است اما صحت صلات به خاطر اینکه مطلوب مولا بود چرا که دارای مصلحت جامع بوده اما استحقاق عقاب برای اینکه می خواهد تقویت کند مصلحت ملزمه زائده قائمه به خصوصیت قصر را که چرا برای یادگیری وظیفه مسافر تلاش نکرد .

مرحوم فقیه همدانی مثال آورده که کفاره روزه خواری عمدی وجوب عتق رقبه است طبیعی رقبه اگر آزاد کند به مصلحت جامعی دست یافته اما اگر مؤمنه آزاد کند مصلحت زائدی را دست یافته لذا اگر عتق رقبه غیر مؤمنه کند کفاره امتثال شده ولی به خاطر اینکه آن مصلحت زائده اکیدی را از دست داده مستحق عقاب است چرا که امکان تدارک ندارد وظیفه اش عتق بود انجام داد

اشکال استاد : اشکال ما بر مبنا نیست تعدد مطلوب را قبول داریم ☑ ولی اشکال ما در دو نقطه کلام ایشان است که چرا تعدد مطلوب را این طوری توضیح دادند

1 : در امور اعتباری تاکید و تشدید نیست بلکه تعدد ؛ امر اعتباری است یعنی اراده تشریعی غیر قابل تاکید و اشتداد است اراده تشریعی خداوند اشتداد ندارد بله دو تا متعلق دارد ولی امر بعد از امر ندارد

2 : اگر امر به طبیعی نماز دارید یک حصه اش نماز قصر و یک حصه اش نماز تمام است پس برای جاهل به قصر دو امر است یکی امر به طبیعی صلاة و دیگر امر به قصر دراین صورت اجتماع مثلین ( اجتماع وجوب اتمام و وجوب قصر ) لازم می آید اجتماع مثلین اشکالش دو چیز است :دور و انقلاب

راه حل 5 از استاد: ما میگوییم یک مطلوب واقعی و اصلی داریم که برای قصر است مصلحت قصر ؛ مطلوب واقعی و اصلی خداست و یک مصلحت ثانی داریم که نماز تمام است لذا آن نماز اصلی ده دره و این نماز فرعی ۸درجه دارد اگر در اتمام به جای قصر از جاهل مقصر سر بزند نمازش صحیح است چون مقداری از مصلحت نماز اصلی را بدست اورده به خاطر آن مقداری که ناقص است عقاب می شود مثل اینکه باغ را بجای آب نهر اب چاه داد دیگر نمیشود دوباره اب بدهد (قبلا این مبنا را توضیح دادیم )

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo