< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مهدی احدی‌

1400/05/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاستصحاب /تعارض استصحاب و قرعه

 

تعارض استصحاب با قرعه

( تعارض استصحاب با قرعه - نظر اخوند و بسیار ی از علماء - دلائل آخوند ره - اشکال استاد به دلیل ها - نظر شیخ دراین مساله - اشکال استاد به ایشان - نظر استاد )

آخرین بحث که در استصحاب در کفایه مطرح شده تعارض استصحاب با قرعه است که مرحوم آخوند و بسیاری از بزرگان استصحاب را بر قرعه مقدم می دارند و مرحوم آخوند سه دلیل آوردند :

    1. دلیل اول : استصحاب اخص از قرعه است چون استصحاب مربوط به جایی است که نسبت به حالت سابقه یقین داریم اما قرعه مطلق است و اعم از اینکه یقین به حالت سابقه باشد یا نباشد چون فرمودند القرعة لکل امر مشکل أو مشتبه أو مجهول حال حالت سابقه هر چه باشد

اشکال : نسبت بین استصحاب و قرعه نسبت عموم من وجه است نه مطلق از یک جهت استصحاب اخص است و از یک جهت اعم است و شامل شبهات حکمیه و موضوعیه می شود و قرعه از یک جهت اخص است چون فقط در شبهات موضوعیه جاری می شود و از جهت دیگر اعم است چه حالت سابقه معلوم و چه مجهول باشد جاری است و در عامین من وجه قاعده تقدیم جاری نیست بلکه تعارض جاری است

جواب مرحوم آخوند : الفاظ قرعه در روایات عام است مثل مشکل و مشتبه و مجهول و اختصاص به شبهه موضوعیه ندارد و هم در احکام و موضوعات قرعه جاری است اما اجماع فقها یعنی سیره متشرعه این عموم را تخصیص زده و قرعه را فقط در موضوعات جاری کرده

    2. دلیل دوم : عمومات قرعه موهون است و ادله قرعه مشکل سندی و دلالی دارد و علت وهن این است که ادله ی قرعه مواجه با کثرت تخصیص است لذا باید جبران شود و آن به عمل معظم اصحاب است که هر کجا و هر موردی اصحاب به قرعه عمل کردند ما هم عمل می کنیم ولی اصحاب در تعارض بین استصحاب و قرعه به استصحاب عمل کردند چون دیده اند که دلیل استصحاب قوی است و مخصص زیادی ندارد و تخصیصات دلیل استصحاب کم است.

    3. دلیل سوم : که موضوع قرعه امر مشکل است یعنی چیزی که به عنوان اولی و ثانوی مشکل است یا چیزی که مشکل من جمیع جهات است و وقتی استصحاب جاری شود مشکل از بین می رود اما مشکل باقی است اما به عنوان ظاهری حل شد لذا ادله استصحاب ورود بر قرعه دارد و موضوع را بر می دارد و دیگر مجهول و مشتبه باقی نمی ماند

اشکال استاد به دلیل اول : چون قرعه فقط در موضوعات است و دلیل ما سیره عقلاء است که القرعة لکل امر مشکل قبل از آنکه در شرع وارد شود بین عقلا رایج بود و در اخبار متفرعه در موارد قرعه امامان معصوم علیهم السلام قرعه را در موضوعات فرمودند و سیره را امضا کردند

     مثال اول : اگر چوپانی یکی از گوسفندان را وطی کرد و نمی داند کدام است ائمه علیهم السلام فرموده قرعه بیندازد. انه سئل عن رجل نظر إلى راع نزا على شاة قال إن عرفها ذبحها واحرقها وان لم يعرفها قسمها نصفين أبدا حتى يقع السهم بها فتذبح وتحرق وقد نجت سايرها. [1]

     مثال دوم : شخصی ۶۰ تا مملوک و برده دارد و وصیت کرد ثلث ممالیک را بعد از مرگ آزاد کند اینجا کدام از آنهاست ائمه علیهم السلام فرمودند . قرعه بزند ، عن الشيخ يعني موسى بن جعفر، عن أبيه عليهما السلام قال: إن أبا جعفر مات وترك ستين مملوكا فأعتق ثلثهم فأقرعت بينهم وأعتقت الثلث.[2]

     مثال سوم : خانه ای سقوط کرد که در آن خانه هم عبد و هم حر با دو بچه و پدرها مردند و بچه ها زنده بودند و نمیدانیم کدامیک از بچه ها حر اند یا آزاد که فرمودند قرعه زده شود. عن حريز، عن أحدهما عليهما السلام قال: قضى أمير المؤمنين عليه السلام باليمن في قوم انهدمت عليهم دار لهم فبقي صبيان أحدهما مملوك والآخر حر فأسهم بينهما فخرج السهم على أحدهما فجعل المال له وأعتق الاخر.[3]

اما اشکال استاد به دلیل دوم : که قبول نداریم قرعه تخصیص خورده و مشکل به معنای مشکوک و مشتبه و مجهول نیست بلکه به معنای به بن بست رسیدن است نه اماره ای و نه اصلی هست وقتی استصحاب جاری شود بن بست از بین می رود لذا تقدیم استصحاب بر قرعه از باب ورود است

نظر شیخ در رسائل : که تفصیل است که در اصل شرعی مثل استصحاب بر قرعه ورود دارد ولی در اصل عقلی مثل برائت عقلیه دلیل قرعه بر اصل عقلی ورود دارد چون موضوع اصل برائت لا بیان است و قرعه بیان است

اشکال استاد : این تفصیل قابل نقض است چون احتیاط عقلی است و در دوران بین انائین مشتبهین همه فقها قائل به احتیاط هستند حتی شیخ قايل به احتیاط است و احتیاط اصل عقلی است و بر قرعه مقدم است و کسی در انائین مشتبهین قرعه جاری نمی کند

نظر استاد : پس اماریت قرعه در جایی است که اصل و اماره نباشد اما جایی که اصل و اماره باشد قرعه اماریتی ندارد.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo