< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

99/09/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/المشتق /اواخر بحث مقدمه پنجم/ مقدمه ششم در مشتق

 

بحث در مقدمه پنجم مشتق بود. که تقریبا اواخر بحث است. و آنچه باقی مانده این است که مسأله تاجر چگونه حل می شود؟ این هم بعد از تفکر دقیق و بررسی لازم به نظر می رسد در باب تاجر دو وضع وجود دارد یک وضع مربوط به ماده آن می باشد که آن عبارت از تجارت فعلیه است. و یک وضع هم مربوط به هیئت آن می باشد.

تاجر از نظر هیئت هیچ فرقی با ضارب ندارد. این دو یک هیئت واحد دارند اگر چنین است پس معنای حرفه از کجا آمده است؟ می گوییم مجموع ماده و هیئت نزد عرف یک معنای جدید پیدا کرده است. حال آیا این به حسب کثرت استعمال است یا چیز دیگر ؟ آن را نمی دانیم.

و آن معنای جدید عبارت از من له التجاره است. آن هم در جایی که قرینه برخلاف نباشد و الا همین تاجر در بعضی از تعبیرات مانند ضارب است و به معنای المشتغل بالتجاره الفعلیه استعمال می شود. ولی جایی که نفس عنوان تاجر بدون قرینه بر خلاف استعمال شود این مجموع یک معنای عرفی جدید پیدا کرده؟

و این معنا ربطی به نزاع در باب مشتق هم ندارد زیرا نزاع در باب مشتق مربوط به هیئت است. و این معنا نه ربطی به ماده تاجر دارد زیرا ماده اش تجارت فعلیه است و نه ربطی به هیئت آن دارد. هذا تمام الکلام فی المقدمه الخامس در رابطه با مشتق.

اما مقدمه ششم مشتق:

مقدمه ششم در رابطه با تحقیق پیرامون معنای مشتق می باشد. قبل از ورود به اصل معنای مشتق نیاز به ذکر یک مقدمه است. و آن این است که یکی از مسائلی که در مقدمات بحث مشتق مطرح است این است که در عنوان محل نزاع یک کلمه حال به کار برده شده است. و در آنجا گفته می شود آیا مشتق حقیقت در خصوص ما تلبس بالمبدأ فی الحال است یا اینکه مشتق اعم از من تلبس فی الحال و المنقضی عنه المبدأ است؟ در عنوان کلمه حال گنجانده شده است.

در ابتدا لازم است ببینیم آیا مقصود از کلمه حال چیست؟ در ارتباط با کلمه حال سه احتمال وجود دارد:

احتمال اول: منظور از حال، حال نطق باشد. یعنی زمانی که متکلم می گوید: زیدٌ ضاربٌ.

احتمال دوم: مقصود از حال، حال نسبت باشد. یعنی وقتی ضارب حمل بر زید می شود و گفته می شود زیدٌ ضاربٌ. حال نسبت گاهی ممکن است با حال نطق فرق داشته باشد مثل اینکه شما بگویید زیدٌ ضاربٌ أمس. در اینجا حال نطق امروز است ولی نسبت مربوط به دیروز می باشد.

ولی اگر بگویید زیدٌ ضاربٌ الان. در اینجا حال نطق و حال نسبت یکی خواهد بود. زیرا با کلمه الان می خواهید نسبت را همین حالا تحقق بدهید.

احتمال سوم: مراد از حال، حال تلبس باشد یعنی حالی که ضرب از زید صادر شده است. حال تلبس ممکن است غیر از دو قسم اول باشد. مثلا زید دو روز قبل ضرب را انجام داده و نسبت مربوط به دیروز و تکلم مربوط به امروز باشد.

مرحوم آخوند ره می فرماید: مراد از این حال، حال تلبس است. ولی مرحوم مشکینی ره که یکی از شاگردان مرحوم آخوند می باشد که بر کفایه هم حاشیه زده است در حاشیه کفایه نوشته است این عبارت مرحوم آخوند ( اینکه فرمود که مراد از حال، حال تلبس است ) سهو قلم است. بلکه حال نسبت صحیح است.

مؤید این مطلب آن است که خود مرحوم آخوند ره مثالهایی که زده و نتایجی که می گیرد بر اساس عنوان حال نسبت است نه حال تلبس.

باید گفت حقیقت و واقعیت همین است که مرحوم مشکینی فرموده است و مراد مرحوم آخوند حال نسبت است نه حال تلبس. زیرا اگر زید دو روز قبل تلبس به ضرب داشته و ما الان بگوییم زیدٌ ضاربٌ أمسِ یعنی ضرب نسبت را دیروز قرار دهیم آیا چه حالی را باید ملاحظه کنیم؟ یعنی کسانی که می گویند مشتق حقیقت در خصوص متلبس بالمبدأ فی الحال است آیا مقصودشان از این حال چیست؟ آیا مثال فوق مثال برای متلبس به مبدأ است یا مثال برای منقضی عنه المبدأ است؟

اگر ما ملاک را حال تلبس بگیریم حال تلبس مربوط به دو روز قبل است ولی اگر ملاک را حال نسبت بگیریم حال نسبت مربوط به دیروز است. و اگر نسبت دیروز واقع شد به لحاظ واقعیت منقضی عنه المبدأ است زیرا تلبس در دو روز قبل واقع شده و قبل از دیروز تحقق پیدا کرده است پس ملاک حال نسبت است. یعنی باید ملاحظه کنیم ببینیم زیدی که ضارب را به او نسبت می دهیم آیا در حال نسبت دادن ما متلبس به مبدأ داشته یا اینکه منقضی عنه المبدأ بوده است؟

در مورد استقبال نیز به همین صورت است.مثلا اگر زید همین امروز متلبس به ضرب است ولی ما بخواهیم نسبت را در مورد فردا ذکر کنیم و بگوییم زیدٌ ضاربٌ غداً واقعش منقضی عنه المبدأ است. زیرا فردا که شما ضارب را بر زید حمل می کنید زید هیچ گونه تلبسی به ضرب ندارد. اگرچه الان تلبس به ضرب وجود داشته باشد.

لذا مرحوم آخوندره می خواهد تمام ملاک را عبارت از حال نسبت بداند در مورد فردا ، فردا معتبر است و در مورد دیروز معتبر است. ودر مورد امروز هم امروز معتبر است. پس اگر گفتید زیدٌ ضاربٌ الان و نسبت ضارب در همین حال تحقق پیدا کرد باید ببنیم آیا در همین حال تلبس به ضرب تحقق دارد یا نه؟ اگر الان تلبس به ضرب تحقق داشت این متلبس بالمبدأ فی الحال خواهد بود و اگر دیروز متلبس بوده انقضا عنه المبدأ است.

مرحوم آخوند ره سعی کرده کلمه حال را از حال نطق بیرون کشیده و به عنوان حال نسبت جلوه دهد و مطرح کند.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo