< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

99/08/21

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: المقدمة/المشتق /دلالت فعل مضارع بر حال و استقبال

 

بحث گذشته پیرامون نظریه مرحوم نائینی ره بود که فرمود: معنای فعل مضارع حال است و غیر از حال معنای دیگری ندارد. امروز در صدد پاسخ و جواب از نظریه مرحوم نائینی هستیم.

جواب به کلام مرحوم نائینی:

ما قبول داریم که فعل مضارع در آیه شریفه در حال استعمال شده است. ولی نمی توان این آیه را دلیل بر این مطلب دانست که فعل مضارع همه استعمالاتش در حال استعمال می شود. فعل مضارع اگر چه در بسیاری از موارد به معنای حال استعمال می شود ولی خیلی از اوقات هم بدون وجود سین و سوف و قرائن خارجیه در استقبال استعمال می شود.

بحث دیگری که در اینجا لازم است مطرح شود این است که آیا دلالت فعل مضارع بر حال و استقبال به نحو اشتراک لفظی است یا به نحو اشتراک معنوی است و یا احتمال سومی در کار است؟

در این زمینه سه نظریه مطرح شده است:

نظریه اولی: از آخوند خراسانی (ره) است. ایشان معتقد است به اینکه اشتراک فعل مضارع بین حال و استقبال یک اشتراک معنوی است. از کلام ایشان استفاده می شود که این معنا نزد ایشان و در نزد نحویین مسلم بوده است که فعل مضارع مشترک بین حال و استقبال است. و اشتراک آن هم به صورت اشتراک معنوی است. و مرحوم آخوند (ره) در صدد است که از این مسأله تأییدی برای مسأله دیگر بیاورد. و آن مسأله دیگر این است که به نظر ایشان که حق هم همین است فعل دلالتی بر زمان ندارد. و ایشان در تأیید این مطلب می فرماید آیا نحویین اشتراک معنوی را به چه صورت مطرح کرده اند؟ آیا نحویین می گویند در فعل مضارع یک عنوان زمانی جامع بین حال و استقبال و خارج کننده ماضی وجود دارد؟ مثلا عنوان الزمان غیر الماضی؛ زمان غیر ماضی که از نظر مفهوم هم شامل حال می شود و هم شامل استقبال.

مرحوم آخوند می فرماید: خیر این گونه نیست. زیرا چنین معنایی از فعل مضارع به ذهن ما نمی آید. و همان گونه که گفتیم هیئت فعل مضارع مانند هیئت فعل ماضی دارای معنایی حرفی است. مرحوم آخوند بعد از این می فرماید: آن چه نحویین می گویند این گونه توجیه می شود که بگوییم فعل مضارع دارای معنایی است که این معنا خصوصیتی دارد و لازمه آن خصوصیت این است که در زمانیات انطباق بر حال یا استقبال پیدا می کند. و نه تنها در فعل مضارع اینطور است بلکه در جملات اسمیه ای که خالی از زمان است مثل زیدٌ ضاربٌ نیز خصوصیتی وجود دارد که قابل انطباق بر تمام زمانهای سه گانه است. اما در فعل مضارع یکی از زمانها جدا شده همان طوری که در فعل ماضی انطباق بر یک زمان خاص پیدا می کند در مضارع هم چنین است.

ظاهر فرمایش مرحوم مشکینی که یکی از شاگردان مرحوم آخوند می باشد در حاشیه خود بر کفایه می گوید: ان معنایی که در فعل مضارع به عنوان مشترک معنوی مطرح است عبارت از معنای ترقب می باشد در مقابل معنای تحقق؛ که در فعل ماضی مطرح است.[1] [2]

این نظریه اول بود در رابطه با دلالت فعل مضارع آیا برحال یا استقبال دلالت دارد.

نظریه دوم در این زمینه از مرحوم امام ره می باشد: که ایشان فرموده است که ما در فعل مضارع بگوییم واضع هیئت مضارع را برای ارتباط صدوری یا ارتباط حلولی استقبالی وضع کرده است. در نتیجه معنای اولی فعل مضارع همان معنای استقبالی است. سپس به جهت کثرت استعمال در حال یک وضع تعینی هم نسبت به حال پیدا کرده است. ولی وضع تعینی به صورتی نیست که معنای اصلی کنار گذاشته شود. بلکه به صورتی است که گویا دو وضع در کار است ، وضع تعیینی دلالت بر معنای استقبال و وضع تعینی دلالت بر معنای حال می کند.[3]

این نظریه دوم بود.

نظر استاد:

اما نظریه سوم که مختار ماست : بعید نیست که ما در فعل مضارع هم مسأله تعدد وضع را قائل شویم و بگوییم هیئت فعل مضارع را یک مرتبه برای ارتباط صدوری حالی و یک مرتبه برای ارتباط صدوری استقبالی وضع کرده اند. بخاطر اینکه ما هر طرف قضیه را که ملاحظه می کنیم می بینیم هیچ راه توجیهی در کار نیست. نه می شود مثل مرحوم نائینی ره اصالت را با حال دانست، استقبال را متفرع بر او تصور کرد. و نه می توان مثل امام ره اصالت را با استقبال دانست. بلکه به نظر می رسد هیچ اصالت و تبعیتی در کار نیستو ظاهراً اینجا اشتراک به نحو اشتراک لفظی است. و آن چه مرحوم آخوند در ارتباط با اشتراک معنوی گفته اند لا مساعدة علیه. و فرمایش ایشان قابل پذیرش نیست. و از طریقی که مرحوم آخوند ره رفته اند قابل اثبات نمی باشد.


[1] کفایة الاصول با حاشیه مرحوم مشکینی ج1 ص62.
[3] مناهج الوصول الی علم الاصول ج1 ص208و تهذیب الاصول ج1 ص110.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo