< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

99/08/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مشتق / اشکالات بر نظریه متأخرین/ جواب به اشکالات

سخن در اشکالاتی بود که بر نظریه متأخرین از اصولیین وارد شده بود. تاکنون دو اشکال وارد شده بود که مطرح شد.

اشکال سوم وارده بر نظریه متأخرین :

شما می گوئید ماده عبارت از ض ر ب است. این ض ر ب فقط از نظر حروف و ترتیب بین آنها تقید دارد. ولی از نظر هیئت آزاد است و خصوصیت دیگری هم ندارد. حال مستشکل می گوید اگر خصوصیت دیگری در کار نیست چنان چه ما ض ر ب را به صورتی درست کنیم که هیچ یک از عناوین مشتق بر آن انطباق پیدا نکند. مثلاً اگر کسی به جای ضُرِبَ یا ضَرَبَ بگوید ضُرب به سکون را و با . چه معنایی دارد؟ شما که می گویید ماده به معنای کتک است باید ضُرب همین معنا را داشته باشد. یا به جای ضَرب، ضِرب بگویید. باید همین معنای کتک را داشته باشد. چون اینها نیز ض ر ب دارند. پس چرا چنین معنایی ندارند؟ چه کسی گفته ضُرب یا ضِرب به معنای کتک است ؟

جواب از اشکال سوم:

مستشکل به دو خصوصیت اشاره کرده یکی ض ر ب ؛ و دیگری ترتیب بین آنها. ولی باید گفت: در اینجا خصوصیت سومی هم وجود دارد. خصوصیت سوم این است که باید ض ر ب در ضمن مشتقات معهوده تحقق پیدا کند. یعنی در ضمن فعل ماضی ، در فعل ماضی معلوم، و در ضمن فعل ماضی مجهول، در ضمن فعل مضارع معلوم و در ضمن فعل مضارع مجهول ، در ضمن اسم فاعل و اسم مفعول و غیره.

ض ر ب در غیر این مشتقات معهوده معنای کتک ندارد! این جواب بسیار خوبی است که به اشکال سوم داده شده است.

اشکال چهارم به متأخرین:

اگر ماده ض ر ب خودش دارای معنای مستقلی باشد و مشتقات هم هر کدام اضافه ای را دلالت کند نتیجه این می شود که در یک مشتق دو دلالت مطرح است دو دال و دو مدلول مطرح است. یعنی ضارب باید به منزله دو لفظ و دو معنا باشد. ض ر ب یک دال؛ و هیئت مشتق هم دال دیگر باشد. و هر یک از این دو دال دارای یک مدلول می باشد. در حالی که آنچه ما از کلمه ضارب می فهمیم یک معناست. و از نظر دلالت بر مدلول فرق بین زید و ضارب نیست. زید دارای یک مدلول است و دلالتش واحد است. ضارب هم دارای یک مدلول است و دلالتش واحد است.

جواب از اشکال چهارم:

اگر ما حرف کوفیین یا بصریین را اختیار کنیم از این اشکال تخلص پیدا می کنیم؟ خیر . این اشکال بر همه وارد است. هر لفظی که در آن دو حیثیت مطرح باشد و هر یک از این دو حیثیت حساب مستقلی داشته باشد این اشکال در آن جریان پیدا می کند. در لفظ زید این اشکال وارد نیست. زیرا دارای وضع واحدی است. بعباره اخری وضع زید شخصی است. یعنی پدر زید ماده معین و هیئت معینی را در نظر گرفته و مجموع اینها را به وضع واحد و به تسمیه واحد برای این هیکل خارجی وضع کرده. ولی در باب مشتقات شما هر مسیری را طی کنید برای آنها دو حیثیت وجود دارد ماده اش وضع مستقل و هیئت آن نیز وضع مستقلی دارد. ما نمی توانیم ضارب را با زید مقایسه کنیم. ضارب دو حیثیت دارد ولی در عین حال که دو حیثیت وجود دارد و دو وضع تحقق دارد دو دلالت در کار نیست.

یعنی ضارب مثل زید با عمرو نیست که دو دال و دو مدلول و دو دلالت در کار باشد. دلیل این مطلب این است که ماده مثل هیولی نسبت به صورت است. همان طور که هیولی بدون صورت هیچ گونه تحصل و تحققی ندارد و بعد از آن که صورت عارض شد یک شیئ به حساب می آید در باب ماده و هیئت نیز مسأله همین طور است. درست که در هنگام وضع هیچ کدام به دیگری ارتباطی نداشته وضع ماده جدا و وضع هیئت جدا.

وقتی واضع ض ر ب را وضع می کرده شاید اصلا هیئت فاعل در ذهنش نبوده و وقتی هیئت فاعل را وضع می نموده شاید اصلا ماده ض ر ب در ذهنش نیامده . این دو ( ماده و هیئت ) در عالم وضع استقلال داشته اند و هیچ گونه ارتباطی بین آنها وجود نداشته است. ولی در مقام استعمال و مقام تحصل و تحقق دیگر ماده یک وجود مستقلی در مقابل هیئت ندارد. دلالت مستقلی در مقابل هیئت ندارد. بلکه اینها گویا شیئ واحد و کلمه واحدی به حساب می آید.

در مقام دلالت هم دلالت اینها یک دلالت است. همان گونه که ما از کلمه زننده در فارسی دو دلالت و دو دال و دو مدلول استفاده نمی کنیم. در معنا و مفاد ضارب هم همین گونه است. و هیچ گونه تعددی به حساب نمی آید.

و در مقام استعمال نه از نظر متکلم و نه از نظر مستمع تعددی در کار نیست.

در نتیجه این حرفی را که متأخرین در ارتباط با مواد مشتقات ذکر کرده اند با حقیقت ماده بودن و با حقیقت اشتقاق که لفظ و معنای ماده باید در مشتقات محفوظ باشد تطبیق می کند گر چه با کلام بصریین و کوفیین مخالف است.

هذا تمام الکلام فی مادة المشتق و اقوال در آن. آیا فعل بر زمان دلالت دارد یا خیر سیأتی إن شاءالله.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo