< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

99/06/30

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث در این بود که آیا همه مشتقات ادبی داخل در محل نزاع هستند یا بعضی از مشتقات ادبی داخلند و اکثراً خارجند ؟

صاحب فصول فرمودند : اکثر مشتقات ادبی از محل نزاع خارج هستند و فقط اسم فاعل و صفت مشبهه داخل در محل نزاع مشتق هستند.

مرحوم آخوند خراسانی می خواهد بفرماید نه تنها اکثر مشتقات ادبی داخل در محل نزاع هستند بلکه بعضی از جوامد نیز داخل در بحث مشتق هستند. لذا امروز از طرف مرحوم آخوند می خواهیم بگوییم که از مشتقات ادبیه که داخل در نزاع هستند که بگذریم عناوین دیگری نیز در محل نزاع باب مشتق داخلند.

یکی از این عناوین ، عنوان نسبت است . مانند مشهدی و قمی ... که بگوییم زید قمیٌ . قمی یک عنوان جاری بر ذات است که در مثال زید قمی زید با قمی بودن اتحاد دارد . موارد نسبت فرق نمی کند خواه نسبت به شهر باشد یا نسبت به شغل باشد مانند حمامی زید حمامی . با وجود اینکه از نظر ادبی قمی ، حمامی و مشهدی مشتق نیستند. ولی ملاک بحث در اینجا جریان دارد .

یکی دیگر از مواردی که ملاک بحث مشتق در آن جریان دارد عناوینی مثل زوجه ، زوج ، حر و رق است . که اینها نیز و لو از نظر ادبی جنبه اشتقاقی ندارند خصوصا کلمه حر و رق که هیچ نوع اشتقاقی در آنها تصور نمی شود. این گونه عناوین نیز در محل نزاع داخلند .

فقهای عظام در مورد زوج و زوجه شاهدی نیز ذکر کرده اند که این شاهد را ابتدائاً علامه در قواعد مطرح کرده و سپس فرزند ایشان فخر الدین در کتاب ایضاحش مبنای مسأله را بیان نموده است. و مبنا را همین نزاع در باب مشتق قرار داده است .

مسأله این است که اگر کسی دارای دو زوجه کبیره باشد سپس دختر بچه شیرخواری را با وجود مصلحت و موافقت ولی به نکاح خود در آورد پس از آن هر دو زوجه کبیره این دختر بچه را در حد رضاع محرم شیر بدهند ولی شیر دادن آنان به نحو تعاقب باشد. یعنی یکی از آن دو به اندازه رضاع محرم شیر بدهد و سپس او را در اختیار دیگری قرار بدهد و او نیز دختر بچه را به اندازه رضاع محرم شیر بدهد.

فخرالمحققین فرزند علامه در اینجا می گوید : بدون اشکال زوجه صغیره و زوجه کبیره اولی به مجرد رضاع کبیره اولی به مرد حرام می شود. ولی حرمت زوجه کبیره ثانیه که پس از کبیره اولی بچه را شیر داده مبتنی بر نزاع و بحث در باب مشتق است. اگر مشتق را حقیقت در ما انقضی عنه المبدأ هم بدانیم زوجه کبیره ثانیه هم حرام می شود ولی اگر مشتق را حقیقت در خصوص متلبس بالمبدأ فی الحال بدانیم وجهی برای حرمت زوجه کبیره دوم باقی نمی ماند .

زوجه کبیره اولی به محض اینکه به بچه شیر داد می شود ام الزوجه این مرد . بلافاصله حرام می شود و از زوجیت هم انفصال پیدا می کند . و کذالک زوجه صغیره . زوجه صغیره هم عنوان دختر رضاعی می گردد. و از زوجیت منفسخ می گردد.

همین جا می شود گفت زوجه کبیره و صغیره قبلا متلبس به مبدأ بودند یعنی زوجیت زوج را داشتند. و الان آن زوجیت منفسخ و منقضی شده است. اگر مشتق را ( زوج و زوجیت را ) حقیقت در متلبس فی الحال بدانیم بعد از رضاع دیگر زوجیت ندارند مانعی ندارد برای اینکه کبیره دوم شیر بدهد .

ولی اگر همین جا مشتق را حقیقت در اعم از ما انقضی عنه المبدأ بدانیم ، در حقیقت بعد از رضاع هنوز کبیره اولی زوجیت دارد صغیره زوجیت دارد به محض اینکه کبیره دوم شیر بدهد کبیره دوم هم حرام می شود.

این مطالب را مرحوم آخوند در کفایه الاصول بیان کرده است . طرح مسأله در ایضاح الفوائد فی شرح القواعد ج 3 ص 51 وجود دارد.[1]

نکته ای که لازم است اینکه مرحوم آخوند وقتی این مسأله را نقل می کند یک قید مع الدخول بالکبیرتین را نیز اضافه می کند یعنی زوج نسبت به زوجه اول کبیره اولی همبستر شده باشد نسبت به زوجه کبیره دوم همبستر شده باشد. این قید را اضافه می کند.

ولی دیگران که این مسأله را نقل می کنند می گویند : مع الدخول بإحدی الکبیرتین ، یعنی این مسأله با فرض همبستر شدن با یکی از کبیره ها کفایت می کند.

و ما در آینده خواهیم گفت : که هیچ یک از این دو عبارت درست نیست بلکه ملاک مسأله دخول به کبیره اولی است و دخول به کبیره ثانیه هیچ دخالتی در مسأله ندارد.

ضمناً تعبیر به اولی و ثانیه معنایش این است که کبیره اولی شیر داد تمام که شد بعد دیگری شیر داد. اولی یعنی کبیره اولی ، ثانیه یعنی کبیره ثانیه . این اولی و ثانیه که ذکر می کنیم منظورمان اولین شیر دهنده و دومین شیر دهنده می باشد. و در اینجا ما باید در ارتباط با حرمت هر یک از این سه زوجه بحث کنیم تا برای ما روشن شود حرمت کدام یک از این سه زوجه مبتنی بر مسأله مشتق است ؟ آیا حرمت کبیره شیر دهنده اولی است یا حرمت کبیره ثانیه است یا حرمت بچه شیر خوار است ؟ کدام یک می باشد و به چه دلیلی حرام است ؟ که باید بحث کنیم .

اما در ارتباط با کبیره اولی و صغیره؛ ما فعلا این معنا را با قطع نظر از دلیل آن که یا اجماع است یا روایت است و یا مقتضای قاعده است مسلم می گیریم که به مجرد تحقق رضاع از کبیره اولی نسبت به صغیره این دو از زوجیت زوج خارج می شوند و بر این شوهر حرمت ابدی پیدا می کنند به گونه ای که اگر بعداً هم بخواهد این زوج با هر یک از این دو زوجه ازدواج کند نمی تواند . در اینجا حرمت ابدیه ای که ملازم با انفساخ زوجیت وجود دارد هم نسبت به کبیره و هم نسبت به صغیره.

بنابراین صغیره در زمانی در اختیار زوجه کبیره ثانیه قرار می گیرد که زوجیت فعلیه اش را از دست داده و بر این شوهر حرمت ابدی پیدا کرده است .

آنچه از مسأله به ما ارتباط پیدا می کند همین جاست که بعد از آن که صغیره در آغوش کبیره ثانیه قرار می گیرد زوجیت بر آن مرد دارد یا خیر ؟ که می گوییم یقیناً ندارد ، مگر اینکه مشتق را در ما انقضی عنه المبدأ حقیقت بدانیم .

مطلب فخر المحققین خواهد آمد .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo