< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

99/06/26

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث در این است که بحث نزاع مشتق در بین مشتقات ادبیه مثل اسم فاعل ، اسم مفعول ، اسم مکان و صفت مشبهه و ... در کدام یک از اینها نزاع مشتق تحقق می یابد .

مرحوم صاحب فصول می فرمایند : مشتقاتی مانند اسم مفعول ، صیغه مبالغه ، اسم زمان و مکان و اسم آلت از بحث و نزاع مشتق خارجند. از کفایه استفاده می شود برای این مطلب مرحوم صاحب فصول چند دلیل اقامه می کند .

دلایل صاحب فصول در کفایه :

مشتق فقط در اسم فاعل و صفت مشبهه جاری می شود و در غیر این دو در هیچ یک از مشتقات ادبیه نزاع واقع نمی شود.

دلیل اول : ما وقتی کتابهای اصولی را بررسی می کنیم می بینیم همه آنها فقط اسم فاعل را به عنوان مثال مطرح کرده اند . و اگر دایره مشتق معنای وسیع و کثیری داشت نباید اصولیین مثال مشتق را منحصر به اسم فاعل اختصاص دهند.

دلیل دوم : کسانی که می گویند مشتق حقیقت در اعم از ما انقضی است در مقام استدلال خود اسم فاعل را مطرح نموده اند و اشاره ای به سایر مشتقات نکرده اند معلوم می شود که نزاع اختصاص به اسم فاعل دارد و الا چرا در مقام استدلال فقط بر اسم فاعل تکیه کنند ؟ این دلیل هم نظیر همان دلیل اول است.

جواب از دلیل اول و دوم :

این دو دلیل صاحب فصول دلایل سست و بی پایه ای است . زیرا مثال اسم فاعل برای این است که اسم فاعل از نظر مثال روشنتر و واضحتر است ، نه اینکه اسم فاعل خصوصیتی دارد . خود ما هم که وقتی می خواهیم مثال را در باب مشتق پیاده کنیم مسأله اسم فاعل را مطرح می کنیم قائلین به وضع مشتق برای اعم نیز برای همین جهت است که اسم فاعل را مطرح می کنند نه اینکه بخواهند مدعای خود را در مورد خصوص اسم فاعل مطرح کنند .

نتیجه : در مثال مناقشه نیست . صرف اینکه اصولیین اسم فاعل را مطرح کرده اند دلیل نمی شود که فقط اسم فاعل محل نزاع مشتق است لا غیر !

دلیل سوم صاحب فصول :

ما معتقدیم که اسم مفعول از محل نزاع خارج است زیرا وقتی موارد اسم مفعول را بررسی می کنیم میبینیم اسم مفعول دارای یک ضابطه و قاعده مشخصی نیست . بعضی از موارد آن فقط در خصوص متلبس مبدأ فی الحال است و در آن استعمال می شود و حقیقت است. و بعضی از موارد دیگر آن در ما انقضی عنه المبدأ نیزبه صورت حقیقت استعمال می شود هم در خصوص متلبس بالمبدأ حقیقت است و هم در ما انقضی عنه المبدأ به طور حقیقی استعمال می شود و مثلا اگر زید ده سال قبل عمرو را کشته الان هم می گوئیم عمرو مقتول زید است با اینکه ده سال از این قتل گذشته است . و یا پارچه ای و لباسی را ده سال قبل عمرو دوخته می گوئیم هذا الثوب مصنوع عمرو و مثالهای دیگر .

ولی در بعضی موارد اسم مفعول این گونه نیست مثلا اگر دیروز زید خانه ای را فروخته امروز نمی گویند این خانه مملوک زید است با اینکه یک روز بیشتر از این فروش نگذشته و فاصله نیفتاده .

این نشانگر این است که یک قاعده و ضابطهء کلی در رابطه با اسم مفعول نداریم . ولی در اسم زمان و مکان تردیدی نیست که برای اعم از منقضی وضع شده است و مفاد آنها معنای اعم است.

در اسم آلت هم مثل مقراض و مفتاح مرحوم صاحب فصول میفرماید موضوع له در مفتاح و مقراض این نیست که بالفعل آلیت به فتح و قرض داشته باشد . اینطور نیست که همین الان مقراض ببرد . مقراض یعنی ما اُعِدَّ لِلقَرض . یعنی آنچه آماده و مهیا شده برای بریدن و قرض کردن . اطلاق مفتاح بر کلید به این جهت نیست که همین الان قفلی با آن باز شده بلکه بدان جهت است که آمادگی دارد قفل به وسیله آن باز شود . و همین اندازه در تحقق عنوان مفتاح و عنوان مقراض کفایت می کند.

ایشان میفرماید : صیغه مبالغه به معنای ذاتی است که کثیراً اتصاف به مبدأ پیدا می کند و مبدأ از آن تحقق پیدا می کند . تلبس ذات به مبدأ یعنی زید همواره لباس ضرب و قتل را پوشیده . صیغه مبالغه یعنی آن ذاتی که فراوان ذات متلبس به مبدأ می شود . لذا اسم مبالغه هم از محل نزاع خارج است .

در نتیجه صاحب فصول ( ره ) میفرماید : این قسم از مشتقات از محل نزاع خارج است و تنها اسم فاعل و صفت مشبهه داخل در محل نزاع می باشند . این اقوال صاحب فصول در کتاب الفصول الغرویه فی اصول الفقهیه صفحه 59 دنبال کنید .

جواب از دلیل سوم سیأتی إن شاءالله .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo