< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد ابوالفضل عادلی‌نیا

99/06/18

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث امروز در مقدمه دوم مشتق است . در این مقدمه دو حقیقت و حیثیت وجود دارد که باید از هم جدا شوند :

حیثیت اول: این است که نحوه ارتباط عنوان داخل در بحث مشتق ، با ذات چیست و با چه کیفیتی باشد تا در باب مشتق مورد بحث قرار گیرد ؟ مشتق یعنی ضرب ضارب ضرب ... این عنوان مشتق با ذات ( زید ) چه رابطه ای دارد ؟ آیا همه مشتقات مورد بحث ما هستند یا نه آن رابطه خاصی که بین مشتق و ذات هست آن مورد بحث است؟

حیثیت دوم : از جهت معنای اشتقاقی است . بعبارت دیگر این مشتق چه ارتباطی با ذات دارد ؟

از جهت معنای اشتقاقی کدام مشتق داخل در محل بحث است و کدام مشتق در محل بحث نیست؟ مشخص است که همه مشتقات صادر از ذات می شوند و جنبه صدوری دارند اما همه مشتق هایی که ارتباط با ذات دارند و صدوری هستند مورد بحث ما هست ؟ پس در این حیثیت دوم بحث بر جنبه اشتقاقی این مشتق و ارتباط این مشتق با ذات است.

بحث امروز درباره این دو حیثیت است . کدام یک از عناوین داخل در بحث و کدام یک از این دو از بحث خارج هستند ؟

اگر چه ارتباط مشتق با ذات یک نوع ارتباط است ولی از نظر جنبه اشتقاقی یک نوع از مشتق در محل بحث داخل است و نوع دیگر آن از محل بحث خارج است . مثلا اگر ضرب از زید تحقق پیدا کرد ارتباط ضرب با زید یک نوع ارتباط است و اگر این ارتباط را به صورت زید ضرب مطرح نمایید از محل نزاع در باب مشتق خارج است ولی اگر آن ارتباط را به صورت زید ضارب مطرح کردید در محل نزاع داخل است . با اینکه نحوه ارتباط زید با ضرب در زید ضرب هیچ فرقی با نحوه ارتباط آن با زید ضارب ندارد ضرب عبارت از یک فعل است و ارتباط آن با زید یک ارتباط ایجادی و صدوری است. معلوم است ضرب از زید صادر می شود و از ناحیه زید ایجاد می شود.

ولی همین ضرب با این وحدت ارتباط اگر به صورت ضربمطرح شود از محل نزاع خارج است. و اگر به صورت ضارب مطرح گردد داخل در بحث نزاع در مشتق است.

بنابراین نباید ما این دو حیثیت رابا هم مخلوط کنیم این دو مستقل بوده و باید جدای از هم مطرح شوند. در حیثیت اول بحث در این بود که آیا نحوه ارتباط این عنوان با ذات چه نحوه ارتباطی باید باشد این معنا تقریبا مسلم است که نحوه ارتباط عنوان با ذات نه باید به این کیفیت باشدکه بدون واسطه از نفس ذات انتزاع شده باشد یعنی به گونه ای نباشد که خود ذات موجب تحقق خود عنوان و انتزاع این عنوان باشد بدون اینکه امری از ذات در انتزاع این عنوان نقش داشته باشد مثلا آیا انسانیت انسان و حیوانیت انسان و ناطقیت انسان عناوینی هستند که انتزاع این عناوین از ذات به لحاظ نفس ذات است بدون اینکه چیزی در اینجا وساطت کرده باشد و امری خارج از ذات ، در انتزاع این عنوان نقشی داشته باشد .

پس چنین عنوانی یعنی انسانیت ، حیوانیت و ناطقیت از محل نزاع در باب مشتق خارج است. مثلا ترابی که چندین قرن انسان بوده دیگر نزاعی در این واقع نشده که اگر حالا هم به چنین ترابی انسان بگوییم آیا به نحو حقیقت است یا به نحو مجاز ؟

کسانی که مشتق را در ما انقضی عنه المبدأ حقیقت می دانند و می گویند زید که دیروز متصف به ضرب بوده و صفت ضرب از او منقضی شده است امروز هم می توانیم بر او عنوان ضارب را به نحو حقیقت اطلاق کنیم ، این مورد بحث هست . اما آیا در مورد تراب هم همین حرف را می زنند یا نه ؟

بدون تردید هیچکسی نمی گوید در اینجا ( در قضیه تراب ) عنوان حقیقت مطرح است . بلکه عکس آن را می گویند یعنی عدم جواز اطلاق انسان بر چنین ترابی به نحو حقیقت مسلم است . به آن خاک می گویند و عدم انسان حقیقتا می گویند ، اما هیچکس نمی گوید اطلاق انسان بر تراب جایز است یا خیر ؟ و حقیقت است یا مجاز ؟ درباره آن بحث نمی کنند .

ولی اشکال در دلیل مطلب است که چرا به تراب نباید انسان گفت با اینکه در یک وقتی انسان بوده؟

دلیل عدم اطلاق :

مرحوم نائینی ( ره ) و بعضی از شاگردانش نظیر آیه الله خوئی ( ره ) در مقام استدلال بر این مطلب فرموده اند : « لأن شیئیه الشئ بصورته لا بمادته » در یک زمانی ، این خاک انسان بوده اما ماده اش انسان بوده ولی صورتش عوض شده . و شیئیت شیئ به صورتش است و صورت آن الان خاک است . یعنی چون شیئیت شیئ به صورت آن می باشد نه به ماده اش. صورت ترابیت مغایر با انسانیت است انسان جسم نامی و حیوان ناطق است ولی تراب جسم جامد است تراب وارد در مرحله حیوانیت نیست تا به مسأله ناطقیت برسد .

بنابراین نمی شود تراب را به لحاظ اینکه سابقا انسان بوده است در حال حاضر انسان بالفعل دانست ولی می شود گفت هذا التراب کان انسانا این خاک در یک وقتی انسان بوده اما حالا دیگر صورت انسانیت از بین رفته و خاک شده است .

مرحوم نائینی ره در فوائد الاصول ج 1 ص 83 و 84 به این مطلب اشاره دارند . [1] و مرحوم آیه الله خوئی ره در محاضرات به آیه الله فیاض ج 1 ص 218 اشاره دارند .[2]


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo